بازگشت به خانه  |   فهرست موضوعی مقالات و نام نويسندگان

تير 1387 ـ   ژوئيه  2008

 

جامعهء بسته / جامعهء باز

نگاهی به انديشهء فريتيوف کاپرا

اصغر ایزدی جیران

ارگانیسم بسته و ارگانیسم باز. فریتیوف کاپرا در کتاب پیوندهای پنهان فهمی نو از انسان، جامعه و جهان با تکیه و تاکید بر یافتن پیوندهای پنهان ارائه می دهد(1). فهمی که در اثر دیدی هولوگرامیک، تصویر کل در جزء و تصویر جزء در کل (مورن)، حاصل می شود به ما می آموزد که از لحظه تفکر تحلیلی به لحظه تفکر ترکیبی برسیم. زمانی که در لحظه تفکر تحلیلی هستیم، امور و پدیده ها را در خودشان و استقلال شان بررسی می کنیم و از این رو اثرات و تحولات پدیده ها (طبیعی یا فرهنگی) در سطحی خرد و ایستا نگریسته می شود؛ این مرحله اول اندیشه است. اما مرحله دوم لحظه تفکر ترکیبی است: تلفیق گستره های زیستی، شناختی و اجتماعی حیات در علم پایداری (عنوان فرعی کتاب کاپرا). در تفکر ترکیبی است که روابط رفت و برگشتی و چرخه ای قابل تصور است که نهایتا نظریه پیچیدگی (کاپرا و مورن) را در دل خود می آفریند. در همین نقطه است که انسان پیچیده (Homo-Complexus) با طرح نظریه اندیشه پیچیده از سوی ادگار مورن (2)  متولد می شود. تفکر تحلیلی میل به تجزیه بین عنصری و تجرد بین متنی دارد و تفکر ترکیبی میل به تلفیق بین عنصری و متنیت. لحظه تحلیلی لحظه سکون است و لحظه ترکیبی لحظه حرکت. سکون انقیاد می آورد و حرکت انتقاد. انقیاد ویژگی افراد است در سیستم های توتالیتر و انقیاد ویژگی اندیشه است در سیستم های دموکراتیک. نظام توتالیتر نظامی بسته است و نظام دموکراتیک نظامی باز: ارگانیسم های بسته (در طبیعت) به سوی محیط شان بسته اند و ارگانیسم های باز، به سوی محیط شان بازاند. جامعه بسته در به روی حوزه عمومی می بندد و جامعه باز در حوزه عمومی را می گشاید.

جامعه شناسی و انسان شناسی از علوم طبیعی و فیزیکی می آموزد که حیات پایدار موجودات (گیاهان، حیوانات، اتم ها، سیستم های فیزیکی) در گرو تبادل انرژی است. پس حیات پایدار و بالنده عناصر اجتماعی (افراد منفرد، اجتماعات، نهادها) نیز در گرو تبادل است: تبادل اطلاعات. جلوگیری و مقاومت در برابر فرسایش یا آنتروپی مثبت، الزام تزریق آنتروپی منفی را در سیستم های طبیعی و اجتماعی موجب می شود. آنتروپی منفی سیستم های اجتماعی و فرهنگی، گفت و گو یا دیالوگ است و آنتروپی مثبت آن تک گویی یا مونولوگ. پایداری حیات اجتماعی و فرهنگی در چند صدایی است و ناپایداری حیات آن در تک صدایی. بنابراین مدیریت در نظام های باز، مدیریت و مدارا است و مدیریت در نظام های بسته مدیریت و مجازات. مدیریت نظام های بسته مدیریت توسعه نیافتگی است و مدیریت در نظام های باز مدیریت توسعه یافتگی. از همین روست که تغییر در ارگانیسم بسته با انقلاب روی می دهد و در ارگانیسم باز با اصلاح. تفکر انقلابی اندیشه ای سلبی است و تفکر اصلاحی اندیشه ای ایجابی.

به همین سبب اپوزیسیون در جامعه باز تحسین می شود و در جامعه بسته تمسخر و تسخیر. مدیریت از بالا در نظام های بسته باعث می شود تا به رویکردهای کمی و فنی گرایش زیادی حاصل شود و لذا می توان مهندسی را در بخش های مجزای جامعه در دستور کار دولت قرار داد. از این رو علاوه بر مهندسی اقتصادی (اقتصاد دولتی) و مهندسی سیاسی (اپوزیسیون دولتی)، مهندسی اجتماعی و مهندسی فرهنگی، باعث خارج شدن این بخش ها از دست حوزه عمومی، با ویژگی مردمی و روابط گفت و گویی افراد و اجتماعات، خواهد شد. غایب بودن بوجود آورندگان و منتقل کنندگان فرهنگ در قالب حوزه عمومی، حیات شکوفان و خلاق آن را تهدید و تبدیل به امری قابل دستکاری دلبخواهی و مصلحتی می کند. ماده اصلی فرهنگ بیان است و مهندسی از طریق کنترل، آن را به سکوت می کشاند. نظام های باز به تشدید بیان نمادین فرهنگ از وضعیت های مختلف جامعه می پردازند و نظام های بسته تخفیف بیان نمادین فرهنگ. وجود فرهنگ به معنای وجود سبک رفتاری و فکری متفاوت است که در قالب زبان های مختلف نمود پیدا می کند. لذا جامعه باز به تبعیت از سیستم باز در درون خود فرهنگ ها یا سبک های زندگی مختلف را به وجود می آورد، چرا که تنوعات فرهنگی برای کسب پویایی که عامل حیات پایدار است ضرورت دارد. چنین جامعه بازی در داخل خود زمینه ای را برای گفتگوی سبک ها (در مقیاس خرد) و فرهنگ ها (در مقیاس کلان) می آفریند. شرایط گفتگوی سالم بین افراد: اندیشمندان یا روشنفکران یک جامعه که دیدگاههای متخالفی را دارند؛ بین سبک ها: ذائقه های رفتاری و ذهنی که خطوط تمایز پررنگی را دارند؛ بین فرهنگ ها: ابراز زبانی فرهنگ ها در جامعه چند فرهنگی.

استیلای فرهنگی همچون دوران استیلا یا استعمار تنها مدت زمان اندکی می تواند در داخل مرزهای یک کشور چند فرهنگی دوام بیاورد. ولی همچنانکه کشورهای مستعمره عموماً در قرن بیستم و خصوصاً بعد از جنگ جهانی دوم توانستند گاه در اقدامات و فرایندهایی خونین به استقلال و خودگردانی برسند؛ اگر استیلای یک فرهنگ در یک سیستم چندفرهنگی تا حد غیرقابل تحملی پیشرفت کند و فضای حیاتی را برای دیگر فرهنگ ها و زبان ها تنگ سازد، بناچار این فرهنگ ها، هرچند که از نظر مقیاس خرد باشند، نهایتاً در دفاع از حیات مشروعی که نامشروع شده است به احیای فرهنگ و اندیشه های خویش دست خواهند زد؛ و این احیا در اولین مرحله خود وضعیت و ایدئولوژی ای رهایی بخش است. آنچه که به حرکت تند مشروعیت خواه فرهنگ ها در یک جامعه منجر می شود، بحران مشروعیت فرهنگ مسلط از نظر اعضای فرهنگ های دیگر یا غیر مسلط است. پس حیات پایدار و طولانی مدت یک جامعه در گرو ایجاد فضای حیاتی برای هر یک از فرهنگ هایی است که در درون آن زیست می کنند. در غیر اینصورت فشارهای انباشته شده در اثر سرکوب دیگر فرهنگ ها در زمانی کوتاه، به انفجاری آزادی خواهانه و استقلال طلبانه تبدیل خواهد شد و کل جامعه را به فروپاشی نظام سیاسی تهدید خواهد کرد. از اینروست که جامعه یا سیستم باز که حیاتی پایدار دارد و از مزیت های طولانی مدت بودن نظام اش (پیش بینی پذیری پدیده ها، اعتماد و سرمایه گذاری مادی و معنوی و ... ) بهره می برد، از چندگونگی فکری و رفتاری تغذیه می کند و لذا فشارها در اثر ارضای هویت ها فروکش کرده و به طور مداوم به جای انقلاب، اصلاح را تجربه می کند.

اما جامعه بسته با دیکتاتوری و هژمونی فرهنگی، حیات دیگر فرهنگ ها را بی ارزش شمرده و در کوتاه مدت بر آنها مسلط می شود و عموماً ابزار آن در این رویه، دولت گرایی آن است. دولت گرایی سرمایه ها و اندوخته های طبیعی و اجتماعی جامعه را در راه سرکوب چندگویی و مشروعیت بخشی به تک گویی خود می کند. دولت گرایی فرهنگ دولتی را می سازد و مردم گرایی فرهنگ مردم ها را. دولت گرایی ویژگی جامعه کوتاه مدت است و مردم گرایی ویژگی جامعه طولانی مدت. جامعه کوتاه مدت دگرگونی های سریع را تجربه می کند و جامعه بلند مدت دگرگونی های آرام را. دگرگونی های سریع ناپایداری و اطمینان ناپذیری را به بار می آورد و دگرگونی های آرام پایداری و اطمینان پذیری را. اعتماد و اتکا افراد جامعه به نظام جامعه، تولید بومی را به وجود می آورد و بی اعتمادی و جایگاه متزلزل افراد جامعه، مصرف خارجی را. تولید داخلی ارز آور است و مصرف خارجی ارز زدا. تولید محلی حاکی از خلاقیت مردمی است و مصرف خارجی حاکی از تابعیت دولتی به تولید خارجی. تولید محلی نشاندهده زنده بودن فرهنگ و شیوه زیست محلی است: تولید تنها در دل یک فرهنگ زنده و پویا نشات می گیرد. لذا جامعه تولیدی جامعه است که در آن فرهنگ ها فعال و خلاق اند و جامعه مصرفی جامعه ای است که در آن فرهنگ ها منفعل و تابع. جامعه تولید- محور توسعه مستقل را تجربه می کند و جامعه مصرف- محور توسعه وابسته را. توسعه جامعه تولید- محور توسعه توسعه یافتگی است و توسعه جامعه مصرف- محور، توسعه توسعه نیافتگی. بنیان ارتباط جامعه مصرفی در عرصه بیرون از مرزهای سیاسی، وابستگی است و بنیان ارتباط جامعه تولیدی استقلال است و گاهی اوقات استیلا. وابستگی اقتصادی در عرصه بیرونی، حقارت فرهنگی را در عرصه داخلی موجب می شود. این مجرای وابستگی می تواند یکی از مجراهایی باشد که به خودگردانی و گسست از وابستگی فرهنگ های درون مرزی منجر شود

باز بودن سیستم سیاسی به روی بیان ها و زبان ها، همبستگی و وجدان جمعی را قوی تر می کند نه از راه تشبیه که از راه تمییز. همبستگی ارگانیک فرهنگ ها همبستگی نوع دینامیک است و تک بستگی فرهنگ ها تک بستگی نوع استاتیک است. جامعه باز با همبستگی ارگانیک چندگونگی فرهنگی اش، هویت ملی و سیاسی را مشروع می کند و جامعه بسته با همبستگی استاتیک استیلایی تک فرهنگی اش، هویت قومی و فرهنگی را. همبستگی ارگانیک (همبستگی از طریق تمایز) جامعه باز ظرفیت تحمل را بالا می برد و همبستگی استاتیک (همبستگی از طریق تشابه) ظرفیت تحمل را پایین. سیاست باز سیاست مداراست و سیاست بسته سیاست زور. فرض سیاست مدارا فرض وجود انسان های آزاد است و فرض سیاست زور فرض وجود انسان های برده. انسان های آزاد می توانند سیستم سیاسی را بازخواست کنند، در حالیکه انسان های برده سیستم سیاسی را می پذیرند: به میل یا به اجبار. سیاست مدارا نظامی چندحزبی است و سیاست زور نظامی تک حزبی. در نظام سیاسی باز تفکیک قوا همان توازن قواست و در نظام سیاسی بسته تفکیک قوا همان توازن قوا نیست (3). تفکیک قوای گفت و گویی، ویژگی "جامعه تقسیم شده" است و تفکیک قوای تک گویی، ویژگی جامعه تقسیم نشده. جامعه تقسیم شده، تقسیم تمام ظرفیت ها و فرصت های جامعه است به تعداد عوام و جامعه تقسیم نشده، تخصیص تمام امکانات به تعداد خواص. جامعه باز خود اش را در به تعداد عموم تقسیم می کند و جامعه بسته به تعداد نخبگان. لذا تاریخ جامعه بسته تاریخ "چرخش نخبگان" (ویلفردو پارتو) است و تاریخ جامعه باز تاریخ تحرک عموم: چرخش خواص در برابر تحرک عوام.

روش شناسی جامعه باز روش شناسی مردم- محور است و روش شناسی جامعه بسته روش شناسی دولت- محور. هستی شناسی جامعه باز نسبت به هست ها یا واقعیت های اجتماعی- فرهنگی رویکردی کمی است و هستی شناسی جامعه بسته نسبت به هستی ها و پدیده های اجتماعی- فرهنگی رویکردی کیفی است. رویکرد کمی رهیافتی نرم گذار و آمرانه است و رویکرد کیفی رهیافتی نرم زدا و تعاملی. جامعه باز پذیرنده ابطال هاست (کارل ریموند پوپر) و جامعه بسته پذیرنده اثبات ها. محقق در جامعه باز اگر نتوانست اندیشه ای را رد کند به طور موقتی می پذیرد، محقق در جامعه بسته اندیشه ای را برای اثبات آزمون می کند تا بر دوام آن بیافزاید. هدف پژوهش در سیستم های باز تفسیرهاست و در جامعه بسته تبیین ها و تصدیق ها. لذا محقق در جامعه بسته تابع اندیشه متقدمان حوزه های علمی و محقق در جامعه باز منتقدان متقدمان. روش شناسی انتقادی رابطه سخن و سخن گو را قطع می کند و روش شناسی اثباتی رابطه سخن و سخن گو را وصل می کند. به همین سبب قوه حاکمه در افراد جامعه باز قوه عاقله است و در جامعه بسته قوه احساسیه. وظیفه قوه عاقله نقد است و وظیفه قوه احساسیه نقل. عقل سوژه ها را شخص می کند و احساس جمع. شخص راه می رود و جمع راه برده می شود. نهایتاً روش شناسی جامعه باز تکثرگرایی روش شناختی است و روش شناسی جامعه بسته تفردگرایی روش شناختی است.  مکاتب مدافع جامعه باز طیفی از لیبرالیسم و دموکراتیسم است و مکاتب مدافع جامعه بسته طیفی از توتالیتاریانیسم تا فاشیسم تا دیکتاتوریسم.

منابع:
1)
ر. ک. به: فریتیوف کاپرا، 1386، پیوندهای پنهان: تلفیق گستره های زیستی، شناختی و اجتماعی حیات در علم پایداری، ترجمه محمد حریری اکبری، تهران، نشر نی.
2)
ر. ک. به: ادگار مورن، 1384، روش 5: انسانیت انسانیت، هویت انسانی، ترجمه امیر نیک پی، تهران، قصیده سرا.
3)
ر. ک. به: موسی غنی نژاد، 1377، تجددطلبی و توسعه در ایران معاصر، تهران، نشر مرکز.

 

روی اینترنت:

فرتیوف کاپرا در ویکیپدیا
سایت فریتیوف کاپرا
 ظهور فرهنگ جدید- فریتیوف کاپرا
 فریتیوف کاپرا در آمازون

http://www.fakouhi.com/node/2416

 

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com

newsecularism@yahoo.com

و يا مستقيماً در اينجا:

ای - ميل شما (در صورت تمايل به دريافت پاسخ لازم است!)

 

 

لطفاً از افزودن تصوير در اين ای  ميل خودداری کنيد چرا که انتقال آن بدين وسيله ممکن نيست.

Your message:             : پيام شما

 

 

New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630