بازگشت به خانه  |   فهرست موضوعی مقالات و نام نويسندگان

تير 1387 ـ   ژوئيه  2008

 

به‌ جای ما، خودتان را دار بزنید

 

وبلاگ باور

 

بوی تعفن و کثافت، بوی "مرداب هزار سال ساکن" را می‌دهد "بند تنبان" آقایان. این بو انگار دیگر شده جزیی از ذات سیستم حاکم و لعنت بر ما که ادکلن پیرامون خود می‌پراکنیم تا بو نکنیم و تحریک نشویم به کاری برای رفع منشا این کثافت‌ کاری‌ ها. هر جا را هم که نگاه می‌کنی، آسمان به همین سیاهیست؛ در بهارستانش، در دانشگاهش و در رکن امنیتش. در همین روزها که به جان جوانان افتاده‌اند برای نیم بند انگشت روسری عقب‌تر و چهار لاخ موی فشن و دیگر جایی برای تفتیش حوزه‌ء شخصی مردم باقی نگذاشته‌اند، در "اتاق خواب-کار" های مدیران ارزشی و انقلابی و ولایی هیچ پرده‌ای باقی نمی ماند؛ این آشغال‌ها بی‌شرمانه به جان عفت نسل نوی ایرانی افتاده‌اند و بوی گنداب‌شان هر روز مشام ما را می‌آزارد. دم بچه‌های زنجان گرم گرم که تنبان یکی‌شان را درآوردند و پرچمش کردند

اما کمی بو بکشید، اگر ماسک به صورت نزده باشیم، تنفس به‌راستی سخت است و جان‌کاه؛ چه، در هر جایی از این سیستم فاسد یک لاش‌خور آلت به دست نشسته در کمین ناموس نسل ما و این شلوارها که هی بالا و پایین می‌رود، بوی تعفن نیم تنه‌ی پایین فاسد ایشان را در فضا می‌پراکند.

عصبانیت آدم اما این‌جا دیگر بدل به نفرت می‌شود که به اسم «امنیت اجتماعی»، اسلام و دین و صدها زهرمار دیگر هر روز طرحی نو در می‌اندازند و به خیابان‌ها می‌ریزند به جای آن که به لانه‌های "عفاف و فساد» آن‌چنانی هم سری بزنند. اگر مسوول این طرح‌ها اندازه‌ء یک انسان اولیه‌ هم "شعور» داشت، تا به امروز دیگر باید می‌‌فهمید که امنیت روانی و اجتماعی ایران را پوشش زنان و مردان ایرانی بر هم نمی‌زند، این که در یک شرکت خصوصی فلان آقا و خانم با هم چای بخورند، ارتباطی با نظم عمومی یک کشور ندارد. هم‌چنان که زیبایی آدم‌ها در خیابان نیز می‌تواند تسکین دهنده‌ی روان باشد نه پریشان کننده‌اش.

آن‌چه اجتماع را نگران می‌کند، به رفتارهای ناشایست می‌کشاند و اعصاب و روانی باقی نمی‌گذارد، این پرده‌دری ‌ها ست، این کثافت‌ کاری‌هایی است که مشتی فاسد در پناه قدرت انجام می‌دهند و "هزینه" اش هم به پای نسل ماست و هم به پای تمامی سیستم حاکم.

امنیت اجتماعی ممکلت را نه جوانان که از قضا آن نسل بی‌جنبه‌ای به بازی گرفته که اختیار شکم و زیرشکمش را ندارد و تا در جایی به قدرت می‌رسد، می‌خواهد انتقام "شهوت فرو خورده‌ء دوران جوانی را از نسل امروز ایران بگیرد.

اگر هستند در نیروی انتظامی کسانی که به راستی خواستار امنیت اجتماعی هستند (که هستند)، باید از یک سال و اندی گذشته درس بگیرند و باور کنند که این راهش نیست. جامعه‌ی ما از پوشش و آرایش جوانان خود آسیبی نمی‌بیند چه، این جامعه برای همین جوانان است و با هنجارهای آن‌ها نیز معنی می‌یابد نه با شاخص‌های نسل گذشته‌ء خود، پس به اشتباه تمام انرژی و وقت و امکان و بودجه‌ء نیروی انتظامی را صرف دگرگونی آن می‌کنید. به‌راستی حیف این همه تلاش نیست که یک مدیری در فلان گوشه در یک چشم برهم زدن شما، گند می‌زند به کل اسلام و مسلمین و سپس از ته دل هم می‌خندد.

چرا نباید امنیت اجتماعی ادعایی شما را ریشخند کند که زیر پست شهر را رها کرده‌اید و به نمایش گیر داده‌اید؟ آن‌قدر درگیر جدال روزمره با "نسل ما" شده‌اید که آقایان به دور از چشم قانون و متولی قانون و پاسدار قانون برای "هر گهی خوردن"، آزاد و لاقیدند.

باری؛فساد آرایش زنان ایرانی و شکل موی مردانش نیست، کمی بو بکشید، بوی تهوع‌آور آن را در جای دیگری استشمام می کنید؛ جایی نه خیلی دور که در همان نزدیکی‌های خودتان.

اگر کمی فکر داشتید، اگر وجدان داشتید، حتا اگر می‌خواستید سر به تن این جوانان آرایش کرده‌ء ارزش به باد ده نباشد، رسمش این بود که ابتدا این گشت‌های ارشاد را بفرستید به حیاط خلوت ‌های بسیاری از مدیران که رسمن لانه‌ء فساد و فحشا هستند و خرج این عیاشی‌ها را هم از جیب من و شما می‌دهند. لازم بود پیش از آن که بروید و کار و بار شرکت‌های خصوصی را تهدید کنید، سری هم می‌زدید به آن اتاق ‌هایی که فرش پهن کرده‌اند تا بتوانند سر ضرب و بی‌فوت وقت بروند سر "اصل مطلب".

باید تاسف خورد، حتا بالاتر از تاسف دل سوزاند به حال این «پاسدار ارزش‌ها» که رگ غیرتش با دیدن چند تار مو باد می‌کند اما روشن نیست که چرا چشمانش همیشه بر روی انزال بکارت دختران ایرانی در اتاق‌های کار-خواب مدیران حکومتی بسته است!؟ قدرت بازویش را می‌کوبد بر سر جوانانی که همیشه ساکتند و تسلیم اما چو نوبت به عالی‌جنابان که رسید، سر خم می‌کند و چون گماشته‌ای از بساط عیش و نوش "شب‌های جمعه " ایشان مراقبت.

می‌گویند که نسل ما «بی‌غیرت» است. اما باور کنید، اگر من جای برخی بودم که در دو سال گذشته کلید واژه‌شان «امنیت اجتماعی» بوده است اما امروز از ته این امنیت اجتماعی، آن دو عضو مجلس، آن یکی سردار سابق و این یکی معاون فرهنگی دانشگاه درآمده، بی ‌بر و برگرد، خودم را «دار» می زدم.

 

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com

newsecularism@yahoo.com

و يا مستقيماً در اينجا:

ای - ميل شما (در صورت تمايل به دريافت پاسخ لازم است!)

 

 

لطفاً از افزودن تصوير در اين ای  ميل خودداری کنيد چرا که انتقال آن بدين وسيله ممکن نيست.

Your message:             : پيام شما

 

 

New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630