بازگشت به خانه  |   فهرست موضوعی مقالات و نام نويسندگان

تير 1387 ـ   ژوئن  2008

 

روایت تلگرافی وقایع اتفاقیه

 

فرهاد جعفری

 

آیت الله حائری، امام جمعه شيراز (که همین دیروز در یک جلسه با یک لیوان آب وضو گرفته بود تا به مردم راه صرفه جوئی را نشان بدهد و البته از شمار کسانی ست که فعالیت های اقتصادی ایشان تحت نام جالب و با مسمای "فلاحت در فراغت" توسط عبدالله شهبازی مورد اتهام قرار گرفته است / راست و دروغ اش با آقای شهبازی!) خیلی حرف های جالبی زده. ایشان گفته است:

ب«براي اصلاح امور جامعه ‌در بخش‌هاي سياسي و اقتصادي؛ حوزه‌هاي علميه بايد با نظر كارشناسي وارد بخش‌ هاي اقتصاد و سياست و تجارت شوند... كار حوزه علميه كه فقط رساله نوشتن نيست. رساله نوشتن كه هنري نيست. حوزه علميه اگر در كار سياست و اقتصاد دخالت نكند و وارد نشود ما از كمبودها شكست مي‌خوريم... حوزه علميه بايد آن قدر در اين علوم دخالت كند تا بر آن مسلط شود. نمي‌شود به فردي كه يكبار در رانندگي تصادف كرده بگويي ديگر رانندگي نكن. او بايد آنقدر رانندگي كند تا بر كار مسلط شود».

معرکه بود نه؟!

*******

یک درجه دار آگاهی «می‌خواسته تفنگش را امتحان کند» که زده دو نفر، فرمانده قرارگاه و معاونش را کشته! (سرهنگ مهدی احمدی، رئیس مركز اطلاع‌رسانی فرماندهی انتظامی‌تهران بزرگ که اینطور می‌گوید!»ن

من که باور می‌کنم. چون آدم زودباروی هستم و اینطوری این معما را حل می کنم که مقتولین، دوقولوهای به هم چسبیده بوده اند که از ناحیه سر یا قلب هم به هم چسبیده بودند.

 

*******

گویا یک دختر دانشجوی دانشگاه آزاد فلان شهر هم، خودش را از دفتر مدیر حراست این دانشگاه در طبقه سوم چهارم ساختمان، پرت کرده پائین و خودش را کشته!

دخترک بیچاره، لابد بعد که امر به معروف شده، در و پنجره را اشتباه گرفته با هم.ل.

در حاشیه این خبر؛ این را هم بخوانید:

طبق گفته رئیس حراست ‏کل وزارت علوم:از هر ۲۸ مورد خودکشی دانشجویی در ایران؛ ۷ مورد مربوط به پسران و ۲۱ مورد دیگر مربوط به ‏دختران است. بر اساس آمار اعلام شده از سوی نهادهای دولتی، سالانه ۴۲۰۰ ‏دانشجوی ایرانی خودکشی می‌کنند که بخشی از آنها به مرگ دانشجو منتهی می‌شود».ل

*******

در خبرها آمده بود که بانک ملی هامبورگ تعطیل خواهد شد. و با این تعطیلی دولت آلمان چاره ای ندارد جز آنکه در چارچوب سياستهاي تشويقي و تضميني صادرات آلمان به کشورهاي خارجي (موسوم به قوانين هرمس) استرداد سرمايه هاي برگشت نشده‌ی شرکتهاي آلماني را، خود تضمين و تقبل کند. در چنين حالتي بازپرداخت يک هزينه اضافي بالغ بر حدود پنج ميليارد يورو به دولت اين کشور تحميل خواهد شد.

فکر می‌کنید چرا دولت آلمان آماده است چنین هزینه ای را تقبل کند؟! چیزی حدس می‌زنید؟!

 

*******

در مطلب سردبیر کیهان در خصوص افشاگری های آقای پالیزدار این بخش جالب تر از همه بود:

ا«اعضاي اين باند، هزاران برگ از پرونده هاي سازمان بازرسي كل كشور را از اين سازمان خارج كرده اند و در حالي كه ادعا می‌كنند منظورشان تحقيق و تفحص از قوه قضائيه بوده است و مطابق قانون بايد اين اسناد را به نمايندگان عضو گروه تحقيق و تفحص در مجلس شوراي اسلامی‌تحويل می‌دادند، از تمامی‌هزاران برگ سند مورد اشاره- بخوانيد ربوده شده- چندين نسخه- دستكم 9 نسخه- كپي برداري كرده و هريك از اين نسخه هاي چندهزار برگي را در نقطه اي از كشور پنهان می‌سازند. 7 نسخه در هفت شهر مختلف كشور و 2 نسخه در دو نقطه متفاوت تهران. چرا؟»ل

واقعا چرا؟!

البته یادداشت مزبور در این بخشش هم جالب بود:

د«درباره استفاده برخي شخصيت هاي برجسته روحاني از مراكز اقتصادي نظير معدن سنگ و يا كارخانه لاستيك سازي و... كه با هدف تأمين هزينه فعاليت هاي خيرخواهانه آقايان صورت می‌پذيرفته- و می‌پذيرد- نيز بايد گفت...»ب

ف«فعالیت های خیرخواهانه». جالب این است که فقط یک قلم از این «فعالیت های خیرخواهانه» م600 میلیارد تومان هزینه روی دست اقتصاد کشور گذاشته.

در همین زمینه، امام جمعه تهران هم گفته است:

«ش«شخصيتي را به دروغ مورد هجمه قرار می‌دهند كه در مدت ده سال رياست برقوه قضائيه، حتي يك ريال حقوق دريافت نكرد».ا».

*******

حبیب الله عسکر اولادی هم چنین خبر داده است:

ش«شرایط صادرات در کشور در حالت بحرانی قرار دارد. زیرا میزان صادرات صنایعی مانند نساجی، فرش و حتی پسته با کاهش بسیاری روبه رو شده است و این برای سازمان توسعه تجارت و وزارت بازرگانی یک هشدار است».ا

یعنی فقط «شرایط صادرات» بحرانی ست؟! شما هم مثل ایشان فکر می‌کنید؟!

*******

هاشمی‌رفسنجانی هم گفته:

ش«شوخي نيست مردمی‌كه همه زندگي‌شان به برق مربوط است، ناگهان بدون برق شوند. وی افزود پس از سال‌ها ذخيره، روزي چهار ساعت خاموشي به تهران مي‌دهيم، هر سال ده درصد به مصرف ما در گاز و برق اضافه مي‌شود، اگر سرمايه‌گذاري در اين زمينه نشود، اين كار خطرناكي است. رئیس مجمع تشخیص مصلحت گفت اگر خاموشي‌ها به صنعت هم رسوخ كند، واويلا خواهد بود».ا

زمستان سال پیش؛ «بی گازی» که به صنعت کشور، قبل از همه رسوخ کرد. «بی‌برقی» را باید منتظر ماند و تماشا کرد!

*******

از میان سخنان این هفته امام جمعه تهران، این بخش اش از همه جالتر بود که اگر مطلب «تک همدان، پاتک زنجان» را خوانده باشید؛ جهت و جانب این سخنان را به خوبی در خواهید یافت:

و«وي با اشاره به افتادن بني صدر و منافقين به لجن زار سياه بختي گفت: ضعف اعتقادي ، رذيله جاه طلبي و انحصار طلبي، بازي خوردن از بيگانگان، و بريدن از ولايت عوامل اين سقوط و بدبختي است.راز بدبختي آنان اين بود كه از حضرت امام بريدند و الان به عنوان نوكر آمريكا و صهونيست ها عمل می‌كنند. سعادت ، سيادت و سربلندي ، در همراهي و ذلت و روسياهي از جدا شدن از ولايت فقيه است».ا

یک ضرب المثل در مورد در و دیوار و اینطور چیرها هست. شما هم شنیده اید؟!

 

*******

این بخش از یک یادداشت سیاسی در وب سایت جهان (نزدیک به نظامیان نواصولگرا) در نوع خودش جالب توجه است. از این جهت که قبل از سوم تیر کی جرأت داشت با ایشان اینطور صحبت کند:

ب«بیانیه اهانت آمیز سعید مرتضوی دادستان تهران ، که در آن دکتر علیرضا زاکانی نماینده مردم تهران با سخیف ترین ادبیات مورد هجمه قرار گرفته است ، بیش از آنکه نشان دهنده عصبانیت آقای دادستان باشد از به پایان خط رسیدن لجنه خاصی در پیکره قوه قضائیه حکایت دارد که در چند سال اخیر تلاش می‌کردند تا حیثیت این قوه گرانسنگ نظام را قربانی ارتباطات خاص خود با دانشگاه آزاد و مدیریت حاکم بر آن کند».ا

خیلی تند است نه؟! و انگار نه انگار طرف قاضی القضات شهر است (حالا من هی بگویم ایران بعد از سوم تیر ایران دیگری ست، هی شما بگوئید نه. «مردی برای تمام فصول»!)ا

*******

می‌دانستید برخی از دیپلمات های کشورمان «لیسانس ریخته‌گری» دارند؟!

مصظفی کواکبیان در جلسه‌ی دیروز مجلس، در اعتراض به عدم پذیرش عضویت خود در یکی ازکمیسیون ها گفت: «برخی در وزارت خارجه با لیسانس ریخته گری، دیپلمات هستند. عیبی ندارد اما بحث این است که آیا اگر قطعنامه‌های شورای امنیت علیه ما دارد تصویب می‌شود به خاطر همین امر نیست؟»ا

شما چه فکر می‌کنید؟! فکر می‌کنید آقای کواکبیان دکترایش را از کجا و چطوری گرفته؟! گیریم که رشته اش، علوم سیاسی هم باشد! (یا شما هم مثل ایشان فکر می کنید «عیبی ندارد»؟!)ب

 

*******

اسم این اگر فرصت‌ طلبی نیست پس چیست:ا

(بخشی از گفتگوی اعظم ویسمه یا باهنر:)

سوال: شما در انتخاب رئیس از آقای لاریجانی حمایت كردید؟

جواب: نه من از كسی حمایت نكردم. من از نظر فراكسیون اصولگرایان حمایت كردم. برخی دوستان نظرشان این بود كه رئیس مجلس همان رئیس قبلی باید باشد و برخی می‌گفتند حتما باید تغییر كند. من طرف هیچ كدام نبودم.

 

شما فهمیدید نظر فراکسیون بالاخره چی بوده و ایشان از چی طرفداری کرده اند؟! من که نفهمیدم!

حالا به سوال و جواب بعد دقت کنید:

 

سوال: آقای باهنر در مورد كاهش آرای شما در مجلس هشتم و تنزل به نایب‌رئیسی دوم تحلیل‌های بسیاری شده است. نظر خود شما در این‌باره چیست؟

جواب: فعالیت‌های سیاسی من فعالیت‌های شفافی است. مواضع من كاملا مشخص است.ا

 

معنی شفافیت مواضع را هم فهمیدید؟!

*******

 

این طرفداران «مردی با عبای شکلاتی» هم عجب آدم های بامرامی‌هستند انصافاً. امروز یک مطلب طولانی و مفصل در روزآنلاین خواندم از خانم «محبوبه نیکونهاد» که طی آن نویسنده با ده ها عکس و فیلم توی یوتیوب و اینطرف و آنطرف، ثابت کرده بود شیراک موقع استقبال از «مردی با عبای شکلاتی» بالای پله ها نایستاده بوده. بلکه آمده بوده پائین پیشواز.

خیلی جالب بود. یعنی واقعاً لازم بود کسی بنشیند و این موضوع را ثابت کند وگرنه یک نکته ی مهم تاریخی سیاسی، ممکن بود مغفول یا مبهم بماند و ملت توی گمراهی بمانند.

*******

مصطفی تاجزاده هم بی‌خبر آمده مشهد و اینطور گفته است:

ا«انقلاب اسلامي، مردمي‌ترين انقلاب بشر در 2 قرن اخير بوده است» و افزوده: «در هيچ انقلابي مانند انقلاب ما مردم وارد صحنه نشدند. در عين حال اين انقلاب با آسيب‌ها و آفت‌هاي جدي روبه‌رو شده و در مخاطره قرار گرفته است».ا

 

این «روشنفکران دینی» را که می‌شناسید. ماشاالله هزار ماشاء الله از حیث رو و ادعا، هیچ کم

 نمی‌آورند. الله اکبر! یعنی انقلاب امریکا انقلاب نبود و مردم درش حضور نداشتند؟ انقلاب کوبا انقلاب نبود و مردم درش حضور نداشتند؟ انقلاب الجزایر انقلاب نبود و مردم درش حضور نداشتند؟ از همه اینها گذشته؛ انقلاب روسیه و چین هم هیچکدام انقلاب نبودند و مردم درش حضور نداشتند؟! ... یا شاید اینها 3 قرن پیش رخ داده اند و من نمی‌دانم؟! شما اطلاعی دارید؟! (بی انصاف ها، یک چیزی هم نمی‌گویند که بگنجد!)ا

*******

 

مطلب دیروز «روزبه امیر میرابراهیمی» را که در روز می‌خواندم؛ یک چنین میان تیتری داشت:ا

ا«اصلاح طلبان بايد پشت يک نامزد بايستند

که من اشتباهاً خواندم: ‎‎اصلاح طلبان بايد پشت يک نامرد بايستند‎‎

و حقیقتش جا خوردم! اما بعد هم که متوجه اشتباهم شدم، کلی حال داد!

چون با خودم تصور کردم اگر در این جملاتِ دیگر از نوشته ایشان هم، همه «نامزد»ها را «نامرد» بخوانیم، خیلی حال می‌دهد: «اصلاح طلبان اگر می‌خواهند به عنوان يک اصلاح‌طلب، رئيس جمهوري اصلاح‌طلب را به سيستم تحميل کنند؛ ‏بايد پشت يک نامزد بايستند. حال اين نامزد چه مشخصاتي بايد داشته باشد؛ موضوع ديگري است که در ادامه به آن ‏خواهيم پرداخت».ا

 

در عین حال؛ در ادامه‌ی این مطلب (آخرش) نوشته شده بود:

«ا«عبدالله نوري: يکي از گزينه هاي جدي که قادر است بسياري از مشخصات يک کانديداي مطلوب در شرايط ‏کنوني را داشته باشد است.‏‎ ‎مباحث و حساسيت هايي که در همين مدت کوتاه از مطرح شدن نام وي در فضاي ‏رسانه اي و دانشجويي ايجاد شده است نشان دهنده نکاتي است که نيروهاي اصلاح طلب نبايد براحتي از کنار آن ‏بگذرند. در چنين فضايي است که تعريف و سازماندهي "پروژه" اصلاح براي نيروهاي اصلاح طلب ضرورت ‏خاصي می‌يابد که بايد جريان هاي مختلف براي گذر از فضاي موجود به سمت فضاي مطلوب با جهت گيري و ‏مدنظر قرار دادن دموکراسي و حقوق بشر به عنوان اهداف استراتژيک بازي درستي را طراحي و اجرا نمايند».ا

 

برگرفته از سايت نويسنده:

http://www.goftamgoft.com/note.php?item_id=230&c=1

 

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com

newsecularism@yahoo.com

و يا مستقيماً در اينجا:

ای - ميل شما (در صورت تمايل به دريافت پاسخ لازم است!)

 

 

لطفاً از افزودن تصوير در اين ای  ميل خودداری کنيد چرا که انتقال آن بدين وسيله ممکن نيست.

Your message:             : پيام شما

 

 

New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630