بازگشت به خانه  |   فهرست موضوعی مقالات و نام نويسندگان

خرداد 1387 ـ   ژوئن  2008

 

پشت پردهء معنا دار، در سمينارهاي لعاب دار!

 

محمد عبدالهي (کيهان چاپ تهران)

 

در خبرها آمده بود كه بزودي سميناري با عنوان«ضرورت همبستگي نيروهاي ملي و دموكرات براي استقرار دموكراسي و دفاع از حقوق بشر در ايران» از سوي گروهك غير قانوني«جبهه ملي ايران» در دانشگاه مريلند آمريكا برگزار خواهد گرديد.(1) البته برگزاري نشست هايي با اين مضامين، رويه معمول گروه هاي اپوزيسيون و ابزاري براي فضا سازي عليه نظام اسلامي، بويژه در سطح مجامع بين المللي بوده و از اين رو، موضوع اين سمينار چندان بديع و بي سابقه نمي نمايد. اما اين خبر، چند واقعيت مهم را در بطن خود نهفته دارد كه شايسته است تبيين و تحليل شوند.

1ـ نام برخي از جريان هاي سياسي در جرگه بسيط تحولات تاريخي اين مرز و بوم با واژگاني نظير«خيانت ورزي» و«وطن فروشي» گره خورده است. از آن جمله گروهك نام آشناي «جبهه ملي ايران» است، كه در حافظه ي تاريخي ملت ايران نقشي تيره و مخدوش يافته است.

نگاهي به تاريخچه ي پرفراز و نشيب جبهه ملي نشان مي دهد، اين جريان، شامل طيفي از نيروهاي سياسي بوده در حالي مأموريت برگزاري چنين سميناري به اعضاي اين جبهه وگذار گرديده است كه نقطه مشترك در اعتقاداتشان را «قانون اساسي مشروطه سلطنتي و ملي گرايان» تشكيل مي داده است. اين تشكيلات بطور عمده يك، محفل و تجمعي از نيروهاي سياسي بوده كه چه در بدو تأسيس و چه پس از آن(در جبهه ملي دوم) با توجه به معادلات موجود در كشور و درون دربار و نيز در ارتباط با شاه و از سوي ديگر در ارتباط با نقش نوين آمريكا در عرصه سياسي ايران شكل گرفته و پس از آن تابع معادلات بين آمريكا و دربار گرديده است. اين جريان، پس از پيروزي انقلاب كاملاً رو در روي انقلاب و ارزش هاي اسلامي قرار گرفت. به عنوان مثال، رهبران آن در پي صدور اعلاميه اي با مضمون فراخوان به راهپيمايي در«نفي لايحه قصاص»، از سوي حضرت امام خميني(ره) به ارتداد محكوم شدند.(2)

حضرت امام(ره) در واكنش به اين اقدام موهن جبهه ملي، اعلام داشتند كه در طول سلطنت رضا شاه و محمدرضا شاه هم، چنين جسارتي به احكام قرآن سابقه نداشته است! (3) ايشان همچنين خطاب به اعضاي جبهه ملي فرمودند:«...[شما] هستيد كه اسلام را هيچ قبول نداريد، احكام اسلام را احكام  "غير انساني" مي دانيد [...] شما با اسم ملت داريد به ضد ملت عمل مي كنيد!» (4)

2ـ «...ما از دموكرات ها و اصلاح طلبان، از بيروت و بغداد تا دمشق و تهران حمايت خواهيم كرد. ما در كنار همه آنها كه براي ساختن آينده اي آزاد، عادلانه و صلح آميز تلاش مي كنند، خواهيم ايستاد... همه كساني كه [در خاور ميانه] به انگيزهء آزادي گام برداشته اند، مي توانند روي وجود يك دوست در ايالات متحده حساب باز كنند. من براي عمومي كردن اين پيام در منطقه تلاش خواهم كرد.» (5) اين سخنان را بوش، رئيس جمهوري آمريكا، طي يك پيام راديويي و قبل از انجام اولين دوره سفرهاي دوره اي خود به منطقه خاورميانه، اعلام نمود. حمايت صريح، از جريان هاي اصلاح طلب، دگرانديش و دموكراسي خواه از سوي دولت آمريكا، هنگامي كه با برخي مصاديق عيني پيوند مي خورد، تفسيري واضح تر مي يابد.

برگزيدن دانشگاهي در آمريكا، بعنوان محل برگزاري سميناري با موضوع «حقوق بشر و دموكراسي»، با هدف تلاش براي«همبستگي نيروهاي دموكرات و تحول خواه» ـ بخوانيد مخالفين جمهوري اسلامي! ـ و با محوريت جريان سياسي مرتدي كه سابقه اي طولاني در سرسپردگي به آمريكا دارد، بخوبي در قاب معنا مي نشيند.

3ـ تركيب مدعوين اين سمينار، نيز محل تأمل است، چرا كه در ميان مدعوين اروپايي و آمريكايي ـ كه طيفي از گرايش هاي«كمونيستي» تا«ليبراليستي» را در برمي گيرند ـ نام«سخنگوي سازمان ادوار تحكيم» از ايران نيز خودنمايي مي كند!

سازماني كه در سال 1375 با مجوز رسمي «وزارت كشور دولت اصلاحات» و با هدف ساماندهي فعاليت هاي فعالين دانشجويي وابسته به «دفتر تحكيم وحدت» ـ كه در آن زمان فارغ التحصيل شده بودند ـ تولد يافته بود. اما تركيب افراد تشكيل دهنده ي اين سازمان و گرايش هاي فكري انحرافي و التقاطي آنها، از همان مراحل و منازل نخست مي توانست نمايانگر آينده ي تاريك اين تشكل شبه دانشجويي باشد.

اين سازمان سعي داشت، تا «حلقه ي واسطي»براي پيوند جريان دانشجويي با طيف اپوزيسيون و اصلاح طلبان دگرانديش خارج از دانشگاه باشد، كه البته به تبع واسطه گري يك استيلاي فكري تمام عيار، بر دفتر تحكيم وحدت(طيف غيرقانوني علامه) نيز حاصل گرديد. برگزاري همايش ها و جلسات مستمر با عناصر جبهه ملي، نهضت آزادي، جنبش مسلمانان مبارز، اعضاي سنديكاي شركت واحد، زندانيان سياسي و روشنفكران سكولار با حضور اعضاي انجمن هاي اسلامي عضو دفتر تحكيم وحدت در كارنامه اين سازمان ثبت و ضبط گرديده است. از اين روست كه بسياري از رفتارهاي احساس مدارانه، غير منطقي و ساختار شكنانه ساليان اخير دفتر تحكيم در قبال حاكميت، ريشه در اين عامل برون محيطي دارد.

4ـ امروز ديگر،«پازل براندازي نظام جمهوري اسلامي» در اتاقكي شيشه اي قرار گرفته و ابعاد، شگردها و كارگزاران آن تا حد زيادي مكشوف گرديده اند. گذران سه دهه از عمر پربركت انقلاب اسلامي، كه هر روز آن با توطئه گري ها و دشمني هاي سازمان يافته دشمنان خارجي و ايادي داخلي شان همراه بوده است، ثابت كرده كه، كسب هر موفقيتي براي دشمنان انقلاب اسلامي مستلزم يارگيري از دورن خانواده ي انقلاب است.

براي تحقق اين منظور، ترسيم منظومه اي پلكاني جهت نزديك شدن به اصلي ترين اهداف، ضروري مي نمايد. از آنجا كه دانشگاه به مثابه ي«نهاد نخبگان» هر كشور در زمره ي مهمترين اهداف دشمنان به حساب مي آيد، قرابت بيش از پيش به آن با واسطه گري هايي ممكن خواهد گرديد. اين حلقه هاي واسطه، همان سازمان ها و گروهك هايي هستند كه با «لعاب روشنفكري»،«محتواي غرب زدگي» و «ادبيات دانشجويي» در كشور فعاليت دارند.


پي نوشت ها:
1ـ سايت ادوار نيوز، تاريخ 5.3.87 .
2ـ مجتبي سلطاني، اسلام گراهاي ليبرال، ماهنامه زمانه، شماره 26، آبان 83 .
3ـ سخنراني حضرت امام خميني(ره)، تاريخ 25.3.1360 .
4ـ همان.
5ـ سايت كاخ سفيد، 5 ژانويه 2008.

برگرفته از کيهان چاپ تهران:

http://www.kayhannews.ir/870313/6.htm#other602

 

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com

newsecularism@yahoo.com

 

 

New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630