بازگشت به خانه  |   فهرست موضوعی مقالات و نام نويسندگان

 فروردين 1387 ـ   مارچ  2008

 

فريدون آدميت به تاريخ پيوست

 

خبرگزاری مهر

 

فریدون آدمیت، پدر تاریخ نگاری ایران و مورخ برجسته مشروطیت ایران، بعد از تحمل یک دوره بیماری، ساعت 15 ديروز (10 فروردين) در بیمارستان تهران کلینیک و در سن 87 سالگی درگذشت.

آدمیت متولد 1299 شمسی در تهران بود. وی در سال 1321 در رشته حقوق و علوم سیاسی فارغ التحصیل شد. پایان نامه او درباره زندگی و اقدامات سیاسی میرزا تقی خان امیرکبیر و با عنوان "امیرکبیر و ایران؛ پاورقی از تاریخ ایران" بود. آدمیت در حالی که دانشجوی دانشکده حقوق بود در سال 1319 به استخدام وزارت امور خارجه درآمد تا ضمن کار، تحصیلات خود را در خارج از کشور تکمیل کند.

او در فعالیت اجرایی نخستین تجربه خود را در سمت دبیر سفارت ایران در لندن پشت سر گذاشت. وی در کنار ماموریت اداری، وارد دانشکده علوم سیالسی و اقتصاد لندن شد و بعد از پنج سال تحصیل در رشته تاریخ سیاسی و فلسفه سیاسی در سال 1941 به درجه دکتری دست یافت. آدمیت سپس در سال 1330 در مأموریت نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد و سپس وزیر مختاری در همان جا تعیین شد. این ماموریت تا سال 1338 ادامه داشت و وی در این سالها (1955) دومین اثر خود را با عنوان "جزایر بحرین: تحقیق در تاریخ دیپلماسی و حقوق بین الملل" به زبان انگلیسی در نیویورک منتشر کرد.

شرکت در چندین کنفرانس و انجام وظیفه در مقام داور بین الملل در دیوان دائمی حکمیت لاهه از فعالیتهای دیگر فریدون آدمیت در طی ماموریت خود بود که تا سال 1359 شمسی به طول کشید.

فریدون آدمیت از سال 1344 تمام وقت خود را صرف مطالعه و تحقیق در عصر مشروطیت کرد و در طی بیش از 20 سال فعالیت، منورالفکران عصر مشروطه و مهم ترین حوادث سیاسی اجتماعی دوران آغازین تاریخ ایران مدرن را در بیش از 25 عنوان کتاب و مقاله تالیف و منتشر کرد.

شناخت جنبش مشروطیت و شرایط اجتماعی و فرهنگی ایران در سرآغاز آشنایی با دنیای مدرن، محور عمده آثار او بوده است. پرسش فلسفی از چیستی مشروطه و کاوش تاریخی از اندیشه ها و افکار مدرنهای ایران دو محور اصلی در تحقیقات آدمیت است که با پیروی از اصول تاریخ نگاری علمی و مدرن، شرایط مواجهه اولیه ایران را با مدرنیته در متون تحقیقی به ثبت رسانده است.

"فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت"، "اندیشه های میرزا آقاخان کرمانی"، "اندیشه های میرزا فتحعلی آخوندزاده"، "اندیشه های طالبوف تبریزی"، "اندیشه ترقی و حکومت قانون"، "فکر دموکراسی اجتماعی در نهضت مشروطیت ایران"، "ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران" و "امیرکبیر و ایران" از جمله آثار آدمیت است.

ماهنامه زمانه :مهمترین آثار فریدون آدمیت كه تقریبا تمام آنها در حوزه تاریخ معاصر ایران می‌باشند عبارتند از:

۱- اندیشه ترقی و حكومت قانون در عصر سپهسالار ۲- ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران ۳- امیركبیر و ایران ۴- شورش بر امتیازنامه رژی ۵- فكر دموكراسی اجتماعی در نهضت مشروطیت ایران ۶- فكر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت ایران ۷- اندیشه‌های میرزا فتحعلی آخوند زاده ۸- اندیشه‌های طالبوف ۹- اندیشه‌های میرزا آقاخان كرمانی ۱۰- مجموعه مقالات تاریخی ۱۱- آشفتگی در فكر تاریخی ۱۲- افكار سیاسی و اجتماعی اقتصادی در آثار منتشر نشده دوران قاجار ۱۳- عقاید و آراء شیخ فضل الله نوری ۱۴- انحطاط تاریخ نگاری در ایران.

 

●آدمیت و تاریخ نگاری معاصر

 

آدمیت از منظر خود در تحقیقاتش، سه هدف اصلی را دنبال می‌كند؛ نخست این كه می‌كوشد مقام حقیقی اندیشه‌ورزان ایران را از زمان مشروطیت باز شناسد و تاثیر هر یك را در تحول فكری جدید و تكوین ایدئولوژی نهضت ملی مشروطیت مشخص نمایند. دوم؛ تفكر تاریخی و تكنیك تاریخ نگاری نو در ایران را ترقی دهد و سوم اینكه نوآموزان بدانند در این مرز و بوم همیشه مردمی هوشمند و آزادخو وجود داشته‌اند كه صاحب اندیشه بلند بوده و به پستی تن در نداده، از حطام دنی دنیوی دست شستند و روحشان را به اربابان خودسر و ناپرهیز نفروختند.

روش تحقیق آدمیت- به گفته خود- در نوشته‌ها و كتابهای تاریخی«آن شیوه آزموده در پژوهشهای تاریخی است كه از دیدگاه متفكران تاریخ و صاحب‌نظران دانش سیاسی و اجتماعی، ممتاز شمرده شده و مورد اعتبار است»۶ كه می‌توان از آن به عنوان تاریخ‌نگاری تحلیلی- انتقادی نام برد. نوشته‌های آدمیت در تاریخ افكار اجتماعی و سیاسی معاصر ایران جنبه‌های مشخصی دارد كه مهمترین آنها عبارتند از:

 

▪بررسی اندیشه‌های متفكران اجتماعی:

آدمیت به شخصیت فردی و تاثیر آن در عقاید و آرای نویسندگان اجتماعی پرداخته و نگرش كلی و سرچشمه افكار آنان را بررسی كرده است. وی«تحول این افكار را در گذشت زمان و خاصه، رابطه افكار با مسائل اجتماعی و سیاسی زمانه» را مورد توجه ویژه قرار داده است. گزینش و پردازش شخصیتهای مورد بحث در این نوشته‌ها، تا حدودی ریشه‌های فكری و دغدغه‌‌های نویسنده را مشخص می‌كند. از شگردهای آدمیت این است كه در بررسی و تحلیل زندگی و اندیشه‌های روشنفكران غربگرای مطرح ایران، به احیا و ترویج مجدد افكار انحرافی آنان با تلفیق و تركیب نوین و ماهرانه خویش و با شیوه‌ای موفق، پرداخته است. البته سبك آدمیت در تك نگاریهای تاریخی، هرچند دارای ایرادهای فراوانی می باشد، اما باید پذیرفت كه تا حدودی از مرز كلیشه‌های موجود تاریخ نگاری عبور كرده است.

 

▪شناساندن شیوه تفكر كلی متفكران:

 

آدمیت به گفته خودش سعی دارد تا«تركیبی كلی از رگه‌های مشترك عقاید متفكران و نویسندگان اجتماعی را به دست دهد؛ آنان كه ترجمان جریانهای فكری جدید بودند و به طرد ابهامات ذهنی و تاریك اندیشی برخاستند.» تاكید وی بر این است كه «اندیشه‌ها در عین اینكه آفریده ذهن آدمی هستند، زاده جامعه می‌باشند. گرچه عامل تبادل افكار در سرتاسر جوامع مشرق زمین، تماس با مغرب بوده است(یعنی اندیشه‌های جدید از درون این جوامع برنخاسته اند)، اما تحول جامعه‌ها تحت تاثیر همان افكار، انكارناپذیر است.»

 

▪شناسایی تحول فكر سیاسی درون نظام كهن:

 

وی در مقدمه كتاب اندیشه‌های طالبوف تبریزی می‌نویسد:«سیر تحول فكر سیاسی را درون نظام حاكم شناساندم؛ نظامی كه تحت تاثیر فشار حوادث، شكستهای نظامی و سیاسی، ناتوانی اقتصادی در برابر تعرض و سلطه مغرب زمین، گرفتار بحران گشت و هستی‌اش از درون مورد تهدید قرار گرفت؛ بحرانی كه در نوشته‌های اهل دولت و حتی عاملان محافظه كار آن نیك جلوه می‌كند و بخش بسیار مهمی از مدونات انتقاد اجتماعی و سیاسی را می‌سازد.»

▪تبیین تعارض تعلق اجتماعی جدید با بنیادهای سیاسی كهن:

«در جهت چهارم: همان اندازه به تحلیل نظری از فلسفه سیاسی مشروطه‌گری پرداختم كه خواستم تعارض تعلق اجتماعی جدید را با بنیادهای سیاسی كهن، در جامعه متحول باز نمایم، اما كار مورخ فلسفی به اینجا پایان نمی‌یابد. پس از غور و بررسی همه آن جهات مختلف، باید تركیب منسجمی از مجموع آن عقاید و آرا و جریانهای فكری به دست بدهد، اگر از اصل انسجام پذیر باشند.»

 

▪بررسی و تحلیل جریانهای غیر دینی در ایران:

 

غالب نوشته‌های آدمیت در زمینه اندیشه‌های غیر دینی، از سری نوشته‌های دست اول می‌باشند. وی عموما مطالب تازه و جدیدی را در این مورد با ادبیاتی نسبتا خوب عنوان كرده است. از آنجاكه آدمیت خود را«فیلسوف تاریخ» قلمداد می‌كند، نوشته‌های او تحلیلی و نوعا انتقادی می‌‌باشند. او می‌كوشد در این تحلیل و انتقاد، اندیشه دینی را در جامعه، ناكارآمد جلوه دهد. هرچند آدمیت به طور شفاف در مباحث خود به تفكیك میان اندیشه‌های دینی و غیر دینی نپرداخته است، ولی با گزینش افراد و گروه‌های سكولار و نقد جدی جبهه مقابل در اندیشه و عملكرد، این تفكیك را در خلال مباحث خود می‌پذیرد. از این رو، وی با پرداختن به انجمنهایی كه بیرون از ایران، ساماندهی و اداره می‌شدند، این رویه را دنبال می‌كند. بی شك جریانها، انجمنها و كمیته‌هایی كه آدمیت در خلال كتابهای خود به آنها پرداخته است، از جمله تاثیرگذاران در جناح سكولار مشروطه به شمار می آیند كه عمده انحراف و انحطاط مشروطه نیز از ناحیه این گروه‌ها در این نهضت به وجود آمد. هنگامی كه علما- به هر دلیل- از رهبری مشروطه كنار زده می‌شوند، این انجمنها و گروهای غیر دینی هستند كه نبض انقلاب را به دست گرفته و آن را در مدت زمان كوتاهی به دیكتاتوری رضاخان تبدیل می‌كنند. بی‌تردید موثرترین گروه در روی كار آمدن رضاخان در داخل ایران، گردانندگان سكولار مشروطه بوده‌اند. آدمیت با تاریخ‌نگاری انتقادی خود، هر آنچه را كه مبتنی بر سنتها است مورد نقد قرار می‌دهد. وی حركتهای مذهبی به رهبری روحانیون را، حركتهایی ارتجاعی می‌داند كه دوام نمی‌یابد؛ مگر آنكه قواعد آن بر اساس قوانین موضوعه بشری موجود در جهان، پایه‌گذاری شود.

 

ج: رهیافتی بر اندیشه سیاسی فریدون آدمیت

 

از دو راه می‌توان اندیشه سیاسی فریدون آدمیت را بررسی نمود: نخست از طریق گزینشهایی كه آدمیت به آن مبادرت ورزیده است. آدمیت از تمام رویدادها و اندیشه‌های معاصر تاریخ ایران، افكار پیشتازان فكری سكولار نهضت مشروطه را برگزیده است و این نشان دهنده نوعی همگرایی وی با بینش غیر دینی و خردگراییِ صرفِ متفكران آن دوره می‌باشد. معمولا هر مورخی در انتخاب مطالب مورد مطالعه خود، تحت تاثیر علایق، اعتقادات و ارزشهای خویش قرار می‌گیرد و این مولفه‌ها بر نظر او در مورد اهمیت مطالب اثر می‌گذارد.

دومین راه بررسی اندیشه سیاسی آدمیت با مطالعه اظهار نظرهای وی در متن آثار تاریخی او ممكن خواهد بود. آدمیت بر این اندیشه تكیه می‌كند كه مشرق زمین باید دنباله رو غرب باشد. وی معتقد است تفكرات دموكراتیك مغرب زمین، امری است كه مشرقیان باید از آن پیروی كنند و در این توصیه هیچ تمایزی بین حوزه‌های متفاوت اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و اخلاقی نمی‌بیند. به نظر آدمیت، بنیادهای مدنی غرب، ارزنده‌ترین مظاهر و متعلقات مدنیت انسانی را می‌سازد و از این رو باید از آن اقتباس نمود. در پیوند با این مساله، آدمیت كسانی را كه شعار بازگشت به خویشتن را مطرح می‌كنند، شدیدا مورد انتقاد قرار داده و تاكید می‌كند كه شرق، چیزی جز طاعون «استبداد آسیایی» ندارد و هرچه در قلمروی حكمتٍ سیاسی عقلی و مترقی است، حاصل اندیشه و تجربه مغرب زمین می‌باشد. «مگر آن مرد غربی، مغز خر خورده كه بر تعقّل اجتماعی خویش كه از فرهنگ دوهزار و پانصد ساله اش سیراب گشته تا به دموكراتیسم و سوسیالیسم امروزه اش رسیده، یكباره خط بطلان بكشد و به خاطر دوستداران هنر بدویت و شیفتگان موسیقی جنون آمیز جاز به سیاست عصر توحش آفریقایی یا آسیایی روی آورد.»

در ارتباط با نحوه تعامل با دنیای غرب، دیدگاه‌های متعددی بیان شده است كه به دو دیدگاه اشاره می‌كنیم: عده‌ای با نفی هویت ملی و تاریخی شرقیان، معتقد هستند باید دنیای شرق را در ذیل تمدن غرب دید و اصولا تاریخ تحولات ما در ذیل تمدن و تحولات غرب معنی پیدا می‌كند و ما راهی جز اقتباس و تقلید از غرب نداریم. در نظر این افراد، گذشته و حال ما در تاریكی است و خروج از این ظلمت، به میزان نزدیكی ما به غرب بستگی دارد. به نظر می‌رسد این عقیده هرچند در گذشته طرفدارانی داشته، اكنون سستی آن آشكار گشته است. زیرا محققین غربی نیز به این مطلب اعتراف دارند كه روزگاری این مشرق زمین بوده كه طلایه‌دار تمدن محسوب می‌شده است و رشد علمی غربیان، تا حدود زیادی مدیون منابع در طول تاریخ علمی مسلمانان می‌باشد كه برخی از این منابع توسط غربیان به تاراج برده شده است.

بازگشت به خانه

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com

 

و يا مستقيماً از وسيله زير استفاده کنيد:

(توجه: اين ایميل ضميمه نمی پذيرد)

 

نام شما:

اگر مايل به دريافت پاسخ هستيد آدرس ای - ميل خود را ذکر کنيد:

پيام شما:

بازگشت به خانه

 

New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630