بازگشت به خانه  |   فهرست موضوعی مقالات و نام نويسندگان

 فروردين 1387 ـ   مارچ  2008

گفتگوی من با دکتر محمود احمدی نژاد

هوشنگ امیر احمدی

 

توضيح سکولاريسم نو: دکتر هوشنگ امیراحمدی، استاد دانشگاه ايالتی راتگرز در نيوجرسی آمريکا، و مدير مرکز مطالعات خاورميانه اين مؤسسه، که چند سالی است خود را «رییس شورای ایرانیان آمریکا» می خواند و در ظل اين عنوان جعلی در راستای برقراری روابط بين ايران و آمريکا می کوشد اخيراً به دعوت محمود احمدی نژاد، رئيس دولت حکومت اسلامی، به تهران سفر کرده و با او ديدار و گفتگو داشته است. اين سفر در پی آمدن احمدی نژاد به نيويورک در شهريور گذشته و سخنرانی او در دانشگاه کلمبيا و ديداری که با  هوشنگ امیراحمدی داشت صورت گرفته است. نشريهء «ديپلماسی ايران» در مورد ديدار شهريور ماه اين دو تن با هوشنگ امیراحمدی مصاحبه ای انجام داده که در اينجا نقل می شود.

 

 

پرسش: شما در سفر آقای احمدی نژاد به نیویورک جلسه ای با وی داشتید؛ در این جلسه چه گذشت؟

پاسخ: بیشتر حرف های ما پیرامون رابطه ایران و آمریکا بود. در جلسه ای که با هم داشتیم من این موضوع را به آقای رییس جمهور گفتم که غرب در مورد ایران یک فرض اشتباهی دارد که این فرض غلط را 150 سال پیش انگلیسی ها برای نگه داشتن مستعمره خود، هند، جا انداختند و آن اینکه یک ایران قدرتمند یک ایران خطرناک است. بر اساس همین فرضی که ایران قوی ایران خطرناک است غرب بویژه انگلیسی ها بیش از 150 سال است که با ایران رفتار می کنند. مطالعهء تاریخ یکی از دو قرن گذشته گویای این واقعیت است که هر زمان که ایران در مسیر قدرتمند شدن قرار گرفته است غربی ها به یک شکلی ایجاد مزاحمت کرده اند در راه انقلاب مشروطه کارشکنی هایی کرده اند. مصداق آن هم مثلا این است که از راه اندازی راه آهن در ایران جلوگیری کردند سرانجام آلمان ها راه آهن ایران را تاسیس کردند. دولت مردمی دکتر مصدق را سرنگون کردند. غربی ها حتی ذوب آهن به ایران ندادند تا اینکه مجبور شدیم از روس ها ذوب آهن بگیریم. بعد از انقلاب هم جنگ را راه انداختند و الان هم که داستان غنی سازی را پیش کشیده اند در واقع غربی ها از 150سال گذشته با این فرضی که ایران قوی ایران خطرناک است با ما برخورد کرده اند و سعی کرده ایران را همیشه ضعیف نگه دارند. در جلسه ای که با آقای دکتراحمدی نژاد داشتم این موضوع را به اطلاع ایشان رساندم که این فرض غلط انگلیسی ها را آمریکاییها هم دنبال می کنند و متاسفانه این فرض غلط را در غالب پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد برده اند. به عبارتی ماجرای پرونده غنی سازی ایران را در چارچوب همین فرض غلط باید دید. غربی ها معتقدند باید ایران را ضعیف نگه داشت آنها معتقدند ایران ضعیف منافع آنها را در منطقه و جهان فراهم می کند. من به آقای احمدی نژاد پیشنهاد دادم که وزارت امورخارجه و دستگاه های مرتبط روی این موضوع کار کنند و نشان بدهند که به طور تجربی در عمل چرا این فرض غرب غلط است و یک ایران قدرتمند نه تنها خطرناک نیست بلکه برعکس موجب ثبات منطقه می شود و منافع غربی ها را بهتر در منطقه تأمین می کند. در تاریخ 250 سال گذشته هر زمان ایران قدرتمند بود منطقه هم ثبات داشته است و آرام تر بوده است. بطور مثال زمانی که در ایران و در سال 1357 انقلاب اسلامی به پیروزی رسید و در حالی که نیروهای انقلابی هنوز بطور کامل قدرت را در اختیار نگرفته بودند صدام حسین جرات کرد و به ایران حمله کرد حمله عراق به ایران و هشت سال جنگ موجب شد که صدام جرات بیشتری پیدا کند و به کویت حمله کند بدنبال آن آمریکا به عراق حمله کرد و در حاتل حاضر هم با بحران عراق روبرو هستیم. یعنی اگر ایران ضعیف نشده بود ما نه جنگ ایران و عراق را داشتیم و نه جنگ عراق علیه کویت و جنگ آمریکا علیه عراق. در واقع مشکل اساسی در منطقه زمانی شروع شد که ایران در سال های اول انقلاب به دلیل شرایط انقلابی حاکم بر کشور ضعیف شد. نکته اساسی این است که در 250 سال گذشته تاریخ نشان نداده است که ایران به کشوری حمله کرده باشد. آخرین بار که ما به کشوری حمله کردیم جنگ نادرشاه با هندی ها بود بعد از آن به هیچ کشوری حمله نکردیم اما زمانی که ضعیف شدیم به ما حمله شد. ما همیشه در دفاع بودیم متجاوز نبودیم. متاسفانه ما در دوره هایی که در ضعف بودیم هم در درون خود و هم در بیرون از خود شاهد بحران هایی بوده ایم بنابراین ایران قدرتمند یک ایران خطرناک نیست.

 

پرسش: پاسخ آقای احمدی نژاد به این ایده چه بود؟

پاسخ: آقای دکتر احمدی نژاد فرمودند این ایده خوبی است و من این حرف را قبول دارم. این حرف مهم است من به ایشان توضیح دادم که ما نباید این حرف ها را به این جلسه ختم کنیم بلکه وزارت خارجه و سازمان های فکری کشور روی این موضوع کار کنند در همین زمینه باید کتاب های مختلف نوشته شود فیلم تهیه کنیم و این موضوع را به جهانیان ثابت کنیم که یک ایران قدرتمند ضامن ثبات منطقه و جهان است.

 

پرسش: شما سخنرانی آقای احمدی نژاد در دانشگاه کلمبیا را چگونه ارزیابی می کنید آیا تصور نمی کنید آمریکایی ها به بهانه دموکراسی به رییس جمهور توهین کردند؟

پاسخ: سخنرانی دکتر احمدی نژاد خوب بود اما برخورد با وی بسیار بد بود برخوردی که با رییس جمهور کشورمان شد برخوردی بسیار زننده، بی ادبانه، غیرآکادمیک و ناجوانمردانه بود. نباید با وی چنین برخوردی می کردند. به نظر من این برخورد با رییس جمهور ایران نشان از یک تنش میان ایران و اسراییل و آمریکا است و از آن مهم تر نشان از یک جریان در آمریکا و در منطقه دارد که می خواهد ایران را عصبی کند و بعد با همان بهانه ای که ما به دستش می دهیم اقدام خصمانه علیه ایران انجام بدهد.

 

پرسش: به نظر شما آقای رییس جمهور توانست از پس این برنامه های توهین آمیز آمریکایی ها برآید؟

پاسخ: به نظر من آقای احمدی نژاد با سیاست صبر و حوصله خوب از پس موضوع برآمد و جلسه سخنرانی در دانشگاه کلمبیا را خوب اداره کرد. اما جریان خیلی بد شد در واقع دسته های که از پیش خودشان را آماده کرده بودند جریان را بردند به سمت و سوی که آقای محمود احمدی نژاد کیست؟ نه اینکه او در دانشگاه کلمبیا چه گفت و چی می خواهد بگوید. این رسانه ها تنها یک هدف داشتند و آن تخریب چهره احمدی نژاد بود. بلافاصله پس از حضور آقای احمدی نژاد در دانشگاه کلمبیا مطبوعات آمریکا شروع به نوشتن این کردند که احمدی نژاد کیست و چکار می کند حتی برخی مطبوعات متاسفانه وی را با هیتلر مقایسه کردند. در حالی انتظار من این بود که رسانه ها به این موضوع مهم می پرداختند که نظر احمدی نژاد چه هست ایران چه می خواهد بگوید سیاست کلی تهران درباره مسایل جهانی و بحران ها چیست و چه سیاستی را پیش گرفته است اما موضوع بطور کلی رفت به این سمت که احمدی نژاد کی ست و چکار می کند. این مشکل ایجاد کرد. از این مسایل بگذریم پرونده هسته ایران در چه مرحله ای است. ایران و آژانس اخیراً به توافق هایی رسیدند. در واقع آمریکا به ایران فرصت می دهد که غنی سازی را متوقف کند و یا اینکه سطح غنی سازی را چنان کاهش دهد که به یک چیز بی موردی تبدیل شود. متأسفانه آمریکا پرونده هسته ای ایران را به شورای امنیت سازمان ملل متحد برده است و در شورای امنیت این رای را صادر کرده است که ایران ابتدا باید غنی سازی را متوقف کند و با این کار اجماع جهانی گرفته است.هدف آمریکا در شورای امنیت تحریم نیست هدف ایجاد یک اجماع بین المللی علیه ایران است. به نظر من شورای امنیت چیز مهمی برای آمریکا ندارد و زیاد هم روی شورای امنیت کار نمی کند. الان آمریکا دنبال بهره برداری از جوی است که علیه ایران ایجاد کرده است .اسراییلی ها هم پشت سر این موضوع هستند آن ها می کوشند یک سال باقی مانده زمان ریاست جمهوری بوش یک ضربه به ایران بزنند.آنها دوست ندارند این فرصت را از دست بدهند بنابراین ایران باید هوشیار باشد.

 

پرسش: اما اگر چنین اتفاقی رخ دهد منطقه به آشوب کشیده می شود؟

پاسخ: این موضوع به نفع اسراییل خواهد بود اسراییلی ها همین را می خواهند. تمام زور اسراییلی به آشوب کشیدن منطقه است. دقیقاً برنامه اسراییل همین است.

 

پرسش: اما خاورمیانه فقط اسراییل نیست شلیک حتی یک گلوله توپ قیمت رو به افزایش نفت را به بشکه ای بالای 100دلار می برد؟

قیمت نفت در آمریکا یک چهارم قیمت نفت در اروپا، چین و ژاپن و غیره است هر چه قیمت نفت بالا برود به سود آمریکا است.

 

پرسش: اما به سود اروپا،چین و ژاپن نیست؟

پاسخ: اروپا که نمی خواهد ایران را بزند بلکه اسراییل و آمریکا دنبال آشوب هستند فراموش نکنیم آمریکایی ها دوست اروپایی ها نیستند. کشور ها دوست ندارند منافع دارند. منافع آمریکا در ایجاد آشوب است. اروپایی ها کاری نمی توانند انجام دهند حداکثر این است که غر می زنند در جنگ آمریکا علیه عراق هم غر زدند. از سوی دیگر الان فرانسوی ها و انگلیسی ها بیشتر از آمریکاییها مشتاق فشار آمریکا به ایران هستند.

 

پرسش: اما ایران اخیراً با آژانس به توافق هایی رسیده است.

پاسخ: بله. من هم معتقدم تنها راه حل بحران کنونی این است که آژانس و ایران به قدری همکاری نزدیکی را برقرار کنند که آمریکاییها نتوانند بهانه ای پیدا کنند. من فکر می کنم مسئله غنی سازی را باید بشکلی در همان آژانس حل کرد.

 

***

نظر:

برای شرکت های نفتی چه فرقی می کند که چه کس يا کسانی زمامداران اين نظام هستند؟ آنها ، و از جمله اين آقا را، که در ضمن لابی رژيم هم هست، يعنی هم از توبره می خورد و هم از آخور، بايد افشا کرد که در تمامی صحبت هايش يک کلمه از خواسته های مردم نيست. ننگشان باد! (شيرين)

***

آقای امیر احمدی به هر دری می زند که بین ایران وآمریکا به هر ترتیبی یک معامله جوش دهد. ایشان با همه ی تحصیلات عالیه اش، هنوز بعد از 3 دهه متوجه نشده که این سیاست " نه جنگ ونه صلح" به سود هردو رژیم است و محافل قدرتمند حاکم بر دوکشور(ونه مردم) ازاین قطع روابط سود برده و می برند. کشورهای همسایه ی ایران هم- بویژه ترکیه وامارات وروسیه- سود می برند.من نمی دانم ایشان چرا این مسئله را درک نمی کند؟ من حتا یک گام فراتر می روم ومی گویم رژیم ایران حتا بیشتر از آمریکا هم سود می برد، چون با اهریمن و دشمن سازی از آمریکا کل ناکارآمدی این نظام منحوس را توجیه می کند. ایشان خودش می گوید، اگر ایران با آمریکا رابطه برقرار کند،سرانجام راه به دمکراسی خواهد برد. خب ،رژیم اسلامی هم این حقیقت را می داند وبرای همین هم از هرگونه مذاکره برای تجحدید رابطه طفره می رود. مثل روز روشن است که رژیم نمی خواهد درمقابل سفارت آمریکا صف چند کیلومتری ویزا تشکیل شود و دکان نماز جمعه و دیگر معرکه گیری هایش تخته شود. بنابراین "تلاش" های ایشان آب در هاون کوبیدن است و بس. ایشان و دیگر خوش خیالان مطمئن باشند که رژیم ایران با این ترکیب و ساختار، رابطه ای با آمریکا برقرار نخواهد کرد. (بابک جاودان خرد)

بازگشت به خانه

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com

 

و يا مستقيماً از وسيله زير استفاده کنيد:

(توجه: اين ایميل ضميمه نمی پذيرد)

 

نام شما:

اگر مايل به دريافت پاسخ هستيد آدرس ای - ميل خود را ذکر کنيد:

پيام شما:

بازگشت به خانه

 

New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630