6 تير 1386 ـ 27 جون 2008 |
تبعيض يا تفاوت؟
دكتر قاسم انصاري رنانی
۶ تير ۱۳۸۶ ـ 27 جون 2007
بديهي است كه افراد با
توانمنديها، ظرفيتها و تمايلات متفاوت، كاركردهاي متفاوتي را براي سازمان،
كارخانه و جامعه به وجود ميآورند و بديهي است كه به تناسب بايد بهرهمندي بيشتري
نيز داشته باشند، مگر آنكه تعريف جديدي از كار و جبران كار داشته باشيم.
با اين توصيف، تفاوت يك ضرورت براي رشد و بالندگي و شايستهسالاري است و لازمه
شايستهخواهي، توجه به اين تفاوتهاست. در دستگاه های الهي نيز افراد بر مبناي
نيتها و كاركردهايشان پاداش و جزا دريافت ميكنند.
گاه دو كارگر با توانمندي، تمايل و كاركردهاي مشابه، يكي به دليل توصيههاي ديگران
كار دلخواهتري دريافت ميكند و يا دريافت بيشتري دارد و نفر بعدي، صرفا به دليل
نداشتن اين توصيه، كار دلخواه را نميتواند داشته باشد و يا كمتر دريافت ميكند.
تبعيض يعني پاداش يا جزاي متفاوت براي ويژگيها، توانمنديها، ظرفيتها و كاركردهاي
مشابه. مثال ديگر: يك نفر با رتبه 100 نميتواند وارد رشته و گرايش خاص دانشگاهي
بشود و فرد ديگري نه به دليل امتياز علمي، توانمندي و ظرفيت كه به دلايل ديگري، حتي
با رتبه 1000 ميتواند وارد آن رشته گردد.
معمولا براي تفاوت و تبعيض نيز قانونگذار در سطح جهاني، ملي و منطقهاي يا در سطح
شركت و كارگاه تعريف مشخص دارند و در صورت مقبوليت اين تعريف از طرف زيرمجموعه و
اعمال درست آن افراد احساس عدالت بالايي در حوزههاي توزيعي، تقنيني و ... خواهند
داشت.
به طور مثال، كارمندان بانك بر مبناي تعريف بانك و يا تعريف بانك مركزي براي همه
بانكها، از امتياز دريافت وام با تسهيلات بيشتر برخوردار ميشوند، در حالي كه
مشتريان آن بانكها از امتيازات برخوردار نيستند. يا در يك شركت اتومبيلسازي
مديران و كاركنان از تسهيلات خوبي براي دريافت اتومبيل در سطوح مختلف و با تسهيلات
بيشتر برخوردارند كه مشتريان اين شركتها از آنها برخوردار نيستند و يا به طور
مثال، مديران كاركنان نهاد رياستجمهوري و يا بانك مركزي از تسهيلات استفاده از
مكانهاي خاص يا حج خارج از نوبت و با تسهيلات بيشتر برخوردارند و بقيه برخوردار
نيستند، اينها طبق تعريف آن نهادها و سازمانها صورت ميگيرد.
حال اين مصوبهها تفاوت
هستند يا تبعيض؟ بديهي است كه جاي بحث دارد و بايد ديده شود كه مسئولان آن
سازمانها و نهادها تا چه حد امتياز ويژهاي براي خود و امثال خود صرفا به دليل
حضور در آن نهاد يا سازمان قائل شدهاند. يا نمايندگان مجلس شوراي اسلامي از چه
امكاناتي به دليل قدرت برخوردارند كه ديگران نيستند؟
با اين ترتيب ميتوان استدلال كرد كه:
1. برخي از تفاوتها اصولي و روشن هستند، مثل تفاوت دريافت بيشتر براي يك مهندس
تحصيلكرده با يك كارگر ساده (لازم به ذكر است كه ميزان تفاوت نيز اگر بيش از
استحقاق باشد، حالت تبعيض به خود ميگيرد)
2. برخي از تفاوتها، تعريف شدهاند و هرچند اختصاصي هستند، ولي براي جبران برخي از
زحمات و ايجاد انگيزه بيشتر براي برخي از تحركات هستند.
3. برخي از تفاوتها صرفا در تعريف، تفاوت هستند، ولي در عمل تبعيض هستند.
4. برخي تفاوتها از ديد بعضي، تفاوت و از ديد بعضي ديگر، تبعيض قلمداد ميشوند.
5. برخي از تبعيضها علني و برخي مخفي هستند.
6. تبعيض ميتواند منشأ قانوني، منشأ اجرايي و يا منشأ طرز تلقي و نگرش داشته باشد.
سؤال اين است كه استفاده مديران و كاركنان بانكهاي دولتي از تسهيلات ويژه،
سهميهبندي كردن برخي دانشجويان براي ورود به رشتههاي مختلف دانشگاهها، استفاده
از تسهيلات بيمارستاني و تفريحي براي برخي از نهادها و سازمانها و يا امكان
جابهجا كردن فرزندان اساتيد دانشگاهها از محلي به محل ديگر، از كدام نوع موارد
ششگانه است و كدام يك از آنها و امثال آنها بايد تعديل شوند.
برگرفته از سايت «بازتاب»:
http://www.baztab.com/news/70168.php
شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته
و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630 |