=======================================================
شماره
283 ـ
سه شنبه 26 شهريور 1387 ـ
16 سپتامبر 2008
=======================================================
تخريب خانهء سيد علیمحمد شيرازی (باب) در شيراز
=======================================================
به
قلم لرد کين راس
فصل سی و هشتم ـ آمادگی برای جنگ
آن شب خانهء رفعت فضايي دوستانه داشت. صاحبخانه آدمی با ذوق بود و
می دانست که چگونه می توان شبی را به خوشی گذراند. در آن عصر گرم
ماه جولای، چهار بنيان گذار انقلاب برای صرف شامی ساده در سالنی که
فواره ای در ميان آن بازی می کرد نشستند. مشروب به وفور فراهم بود
و فضا به زودی از هر گونه تنشی خالی شد. چهار رفيق آزادانه به
گفتگو پرداختند و همچون روزگاران گذشته به پيش بينی روزهائی که در
پيش بود پرداختند. آنگاه، دوستان کمال به او گفتند که در اين ميان
پرسشی نگران کننده هم وجود دارد و آن اين که وقتی به اهداف خود
رسيدند او چه خط مشی را در پيش خواهد گرفت؟ چرا که هم اکنون
دربارهء مقاصد آينده کمال شايعاتی بر سر زبان ها بود و
حاميان او حتی اعتقاد داشتند که او يک ديکتاتور از آب درخواهد
آمد...
=======================================================
آیت
الله بروجردی
به
سازمان صدا و سیما برده شد!
جهانگیر صالحی
صبح دوشنبه 25 شهریور 87، آیت الله سید حسین کاظمینی بروجردی، بدون
اطلاع قبلی، توسط مامورین اطلاعات از زندان اوین به سازمان صدا و
سیمای جمهوری اسلامی برده شد و در حضور مامورین اطلاعات و دادگاه
ویژه و جمعی از خبرنگاران روزنامه های دولتی، از جمله روزنامهء جام
جم، مصاحبه ای با ایشان صورت گرفت. این رهبر دینی حاضر نشد که پاسخ
های دیکته شده و فرمایشی را بگوید و در عوض حقایق مهمی را در
رابطه با شکنجه های خود و یارانش در بندهای مخوف اوین فاش
کرد. ضمناً ایشان با پافشاری براعتقادات خود مبنی بر جدایی دین از
سیاست، لغو مجازات های اسلامی و برقراری یک رفراندوم آزاد سیاست
های غلط حاکمیت را که در پوشش دین اجرا می شود افشا نمود که این
عمل موجب خشم مامورین اطلاعات گردید و دوباره ایشان را به زندان
اوین بازگرداندند.
=======================================================
رنجنامه
پرهام اقدسی
نمايندهء دانشجويان بهايی محروم از تحصيل
سند محرمانهء «جايگاه کلی بهاييان در نظام مملکتی»، که در سال
۱۳۷۱
در سازمان ملل متحد افشا شد، عامل تمامی تبعيضات وارده بر جامعهء
بهاييان ايران است. در بند
۳
مکتوب است: "برخورد نظام با آنان بايد طوری باشد که راه ترقی و
توسعهء آنان مسدود شود". همچنين در جايگاه فرهنگی، بند سوم، ذکر
شده است: "در دانشگاه ها چه در ورود و چه در حين تحصيل چنانچه
احراز گردد بهائی اند از دانشگاه محروم گردند". اين تبعيضات آشکار
مطمئنا در هيچ دادگاهی قابل انکار نيستند. اما همه چيز کاملاً از
قبل پيش بينی شده است. دولتمردان با الحاق تبصره ای جديد در فصل
دوم (صلاحيت و اختيارات ديوان عدالت اداری)، ماده
۱۹،
رسيدگی به مصوبات و تصميمات شورای عالی انقلاب فرهنگی را خارج از
حيطهء صلاحيت ديوان اعلام داشتند. بر اساس اين تبصره، چنانچه در
طرح يک شکايت، به مصوبات شورای انقلاب استناد شود، ديوان عدالت حکم
عدم صلاحيت مبنی بر رسيدگی به اين مصوبات را صادر خواهد کرد!
=======================================================
آیا
اکبر گنجی هرگز به سوالات کسی پاسخی داده است؟
شهرام فریدونی
جناب گنجی، من ایرانی بارها و بارها سعی کرده ام که با شما تماس
بگیرم، اما دریغ از یک راه ارتباطی با سرکار. نه ایمیلی، نه تلفنی،
نه فکسی، نه سایت اینترنتی، نه... هر چند میدانم که وقت این کارها
را ندارید، اما خیالم راحت است! چرا که می دانم، در صورت لزوم،
پرفسور آیزشتاک و یا آنتونی گیدنز هر وقت که لازم باشد می
توانند با سرکار تماس بگیرند و درد ملت ایران را حتی بهتر از خود
ملت ایران با شما در میان بگذارند.
=======================================================
=======================================================
