بازگشت به خانه

نوشته های

شکوه ميرزادگی

shokoohmirzadegi@gmail.com

چهارشنبه 17 فروردين 1390 ـ 6 آوريل 2011

 

 

مدال شجاعت حکومت اسلامی،

 دستمزد دشمنی  با آزادی خواهی  و فرهنگ ستیزی

در بیشتر کشورهای جهان، در آغاز سال نو، سازمان ها، گروه ها، دانشگاه ها، رسانه ها، و حتی مؤسسات تجاری دولتی و غیر دولتی، کوشندگان رشته های مختلف سال گذشته را معرفی کرده و به آن ها جوایزی نقدی، یا حیثیتی می دهند. این کوشندگان با عناوینی چون «بهترین»، «شجاع ترین»، «هنرمندترین» و... انتخاب و  معرفی می شوند. انتخاب این افراد، بوسيله ی هيئت تشخيص دهنده، بر اساس اهداف موسسه یا سازمانی انجام می شود که جایزه را می دهد. دانشگاه ها بهترین های رشته های علمی را انتخاب می کنند، سازمان ها و گروه ها حقوق بشر، و محیط زیست، و غیره افرادی را که در این رشته ها کار کرده اند، رسانه های هنری هنرمندان برجسته را، و موسسات تجاری هم افرادی را که سودآوری بیشتر داشته یا کالایی با ارزش را تولید کرده اند.

هیچ کدام از این موسسات و ادارات و دولت ها برای هیچ رشته ای هیچوقت کسی را انتخاب نمی کنند که برخلاف اهداف و خواست های موسسه ی آن ها عمل کرده باشد. یعنی، فرضاً، یک دانشگاه نمی آید شخصی را انتخاب کند که ضد علم است و یا یک سازمان محیط زیست کسی را که در تخریب محیط زیست نقش داشته به عنوان بهترین حافظ محيط زيست انتخاب نمی کند.

امسال هم در ایران رييس دولت حکومت اسلامی، به همراه  اسفندیار رحیم مشایی وزیر دست راست و مشاور و همه کاره اش، شجاع ترین و بهترین شخصیت مورد نظرشان را انتخاب کردند: حجت الاسلام غلامرضا حسنی، امام جمعه ارومیه و نماینده ولی فقیه در استان آذربایجان!

بله اگر چه حکومت اسلامی حتی در ارتباط با جایزه دادن هایش نیز هیچ یک از قواعد و اصول متمدنانه معمول را رعایت نمی کند،  اما این انتخاب،  درست و کاملا بر اساس ذهنیت مسلط بر این حکومت و هدف هایش و خواست هایی است که از «امت اسلامی» انتظار دارند.

در روز موعود محمود احمدی نژاد، در حالی که لبخند رضایت بخش مرادش، اسفندیار رحیم مشایی، همراهی اش می کرد، مدال شجاعت را، که رسانه های دولتی نوشته اند «مهم ترین نشان رسمی جمهوری اسلامی» است، به سینه ی حجت الاسلام حسنی آویخت. در رسانه های دولتی توضیح داده شده که این جناب این جایزه  را به خاطر: «سابقه ی مبارزاتی خود در زمان پیش از انقلاب؛ مبارزه با مخالفان کرد ایران در سال های نخست پس از پیروزی انقلاب اسلامی، و حضور در جنگ ایران و عراق» دریافت کرده است.

 

حجت الاسلام حسنی کیست؟

ملا حسنی، که قبل از انقلاب ملا و سردفتری ازدواج و طلاق یکی از روستاهای ارومیه را بر عهده داشت (و خودش معتقد است که کار کشاورزی هم می کرده)، از کسانی است که در جریان اسلامی شدن تدريجی انقلاب 57، هوادار جنگ مسلحانه برای رسيدن به حکومت اسلامی بود. او در واقع کسی بود که برای توزیع اسلحه بین مردم  و مقابله با حکومت پهلوی، به تشویق ثروتمندان متعصب مذهبی و جمع آوری منابع مالی پرداخت و از همین طریق هم بود که جای خود را در حکومت اسلامی باز کرد.

بسیاری حسنی را مسبب واقعه ی «قارنا» (قتل عام 68 تن از اهالی کرد روستای قارنا) در یازده شهریور 58 (چند ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی) می دانند. حتی گفته می شود که خود او دستور اين کار را داده است. او این گفته را رد می کند، اما اين داستان مورد تأييد خود او نيز هست که پسرش را، که با گروه های چپ همراهی می کرد، و هیچ جرمی مرتکب نشده بود، با حیله ای غافلگیر کرده و به دست مامورین می دهد و این جوان را در مقابل چشمان او به قتلگاه می برند. خودش در خاطرات اش می نویسد: «پسر بزرگم، رشيد، با رژيم شاه سخت مبارزه مي‌كرد. دوران ستم شاهي كه در دانشگاه تهران تحصيل مي‌نمود، يكي دو بار دستگير و زنداني شد. قبل از پيروزي، وقتي به اروميه و روستا مي آمد، در برگزاري هر چه باشكوهتر مراسم نماز جمعه بزرگ‌آباد، تلاش مي‌كرد و در فعاليت‌هاي جنبي آن از قبيل: بيل زني در باغات، شخم زدن، كمك كردن به فقرا و مستمندان مي‌كوشيد. او پس از پيروزي انقلاب، ناگهان به گروه سياسي سازمان فدائيان خلق پيوست و از سران آنها شد، به طوري كه مسئوليت شاخه ی آذربايجان غربي بر عهده او بود. خيلي با او صحبت كردم تا در راهش تجديد نظر كند، ولي نكرد. در همان زمان انشعابي در ميان اعضاي اين گروه پديد آمد و به دو گروه اقليت و اكثريت منشعب شدند و اقليت‌ها به جمع گروهك ‌هاي سياسي محارب پيوستند و جنگ مسلحانه بر ضد حكومت اسلامي آغاز كردند. الان یادم نيست رشيد جزو كدام يك از اينها شد، ولي به هر حال من احساس خطر كردم. تصميم گرفتم جلوي فعاليت هاي او را بگيرم. نخست چند بار تذكر و تهديد انجام گرفت ولي فايده‌ نكرد. آن وقت نماينده مجلس و در تهران بودم. يك روز رشيد به تهران آمده بود. جايش را شناسايي كرديم. در كميته ی انقلاب تهران با آيت‌الله مهدوي‌كني تماس گرفتم و گفتم يك موردي هست، چند نفر مسلح بفرستد. نگفتم پسرم هست. يكي از محافظان خودم به نام آقاي جليل حسني را نيز همراه آنها كردم. او از بچه‌هاي كميته اروميه بود و الان به تجارت مشغول است. گفتم اگر مقاومت يا فرار كرد بزنيد نگذاريد فرار کند و اگر هم تسليم شد، دستگيرش كنيد و به كميته تحويل بدهيد. آنها رفتند و او را دستگير كردند. رشيد چند روزي در كميته ی تهران بود. بعد براي بازجويي و محاكمه به تبريز انتقال دادند. او چون محل فعاليت‌هايش، استان آذربايجان بود در اين شهر محاكمه و به اعدام محكوم شد و بلافاصله حكم اجرا گرديد. در مرحله اول، رشيد را به دادستان وقت، حضرت حجت الاسلام سيد حسين موسوي تبريزي تحويل داده بودند، او نيز وي را به يكي از دامادهايش كه او هم قاضي بود، سپرد و حكم اعدام رشيد را او صادر كرده بود. حتي بعد از اعدام جنازه‌اش ار هم به ما تحويل ندادند. وقتي خبر اعدام رشيد را شيندم، چون به وظيفه خود عمل كرده‌ بودم هيچ ناراحت نشدم. من در مورد انقلاب با هيچ شخصي ولو پسرم باشد، شوخي ندارم و با هيچ احدي در اين مورد عقد اخوتي هم نبسته‌ام. هنوز هم اگر يكي از فرزندانم بر ضد انقلاب و رهبري، خداي ناكرده، فعاليت كند، همان كاري را خواهم كرد كه با رشيد كردم. حقيقت اين است كه رشيد مستحق اعدام نبود. او جنايتي را مرتكب نشده بود، يا كسي را نكشته بود تنها جرمش اين بود كه گرايش شديد كمونيستي داشت و اين هرگز منجر به اعدام كسي نمي‌شود. حداكثر اين است كه بايد به حبس ابد محكوم مي‌گرديد. متاسفانه قاضي پرونده همين طور فله‌اي حكم صادر كرده بود. من آن وقت سرم خيلي شلوغ بود، به مسايل انقلاب در اروميه و منطقه اشتغال داشتم. از طرفي چون پسرم بود نخواستم موضوع را دنبال كنم، گفتم: شايد سبب سوء تفاهم بشود و بنده معتقد هستم كه قرار نيست انسان در اين دنيا به همه حق و حقوق خود دست پيدا كند. يك مقدارش هم بايد به عالم آخرت بماند».(1)

ملا حسنی این گونه  به سرعت در حکومت اسلامی به جاه و مال فراوانی می رسد. به مقام حجت الاسلامی رسید، در دوره ی اول مجلس شورای اسلامی نماینده مجلس و، سپس، امام جمعه و نماینده ولایت فقیه ارومیه شد، و صاحب هکتارها زمین زراعی، گارد محافظ و امکانات مالی و  اجرایی وسیع. با این که شهرت او به دلیل خطبه های پیش از نماز جمعه اش است ـ خطبه هایی که به عنوان طنز دهان به دهان می گردد ـ اما در همین خطبه ها، که نشان از بی اطلاعی و عقب ماندگی فکری او دارند، نشانه های کامل و روشن بیماری خطرناکی را می شود دید. يعنی، علاوه بر آن چه که او در سال های اول انقلاب انجام داده، با نگاهی به زندگی کنونی او، و از زبان خودش، و حتی برکنار از گفته های دیگران نیز، به راحتی می شود دریافت که او موجودی سنگدل، با قابلیت آدمکشی، تعصب مذهبی، کم سواد، مستبد، مخالف هر نوع آزادی، ضد تساوی حقوق زنان، و دشمن شماره یک فرهنگ ایران و میراث های فرهنگی و تاریخی سرزمین مان است.

برای این که با روحیات او بیشتر آشنا شده و متوجه شویم که چرا رییس جمهور حکومت اسلامی، و  مشاور و جانشین احتمالی او، اسفندیار رحیم مشایی، مهمترین مدال رسمی حکومت شان را به او داده اند، چند نمونه از گفته های او را از انبوه خاطرات، مصاحبه ها، و خطبه های پیش از نمازش را از زبان خود او در این جا می آوریم:

 

ماموریت او از عالم غیب

پرسش: حاج آقا! شما قبل از انقلاب جزو اولين افرادي بوديد که جنگ مسلحانه عليه رژيم شاه را آغاز کرديد و به همين خاطر به چهره اي شاخص در آذربايجان غربي تبديل شديد، اما پس از دوم خرداد 76 خطبه هايتان در نماز جمعه اروميه چهره اي مشهور از شما به وجود آورد. فکر مي کنيد چه عاملي باعث شد تا به اين شهرت برسيد؟

پاسخ: خداوند در قرآن مي فرمايد «ان تنصرالله ينصر کم و يثبت اقدامکم». يعني اگر شما به دين خدا بدون ريا کمک کنيد خداوند نيز شما را در دين ثابت قدم مي کند. اين اعتقاد قلبي من است و تا روز مرگ از من جدا نخواهد شد. البته اين اعتقاد به اختيار خودم نيست بلکه از عالم ملکوت نصيب بنده ی کذايي شده است. (2)

 

هیچ کسی حق امامت نماز ندارد جز من و نمایندگان ولی فقیه!

«امام جمعه ارومیه در اظهاراتی شگفت انگیز مدعی شد که خواندن نماز عید فطر فقط به امامت نمایندگان ولی فقیه مجاز است و روحانیون دیگر حق اقامه این نماز را ندارند! حجه الاسلام غلامرضا حسنی پس از خطبه های نماز جمعه ارومیه به نمازگزاران حاضر در مصلی این شهر گفت: اکنون در تمام شهرها، نمایندگان ولی فقیه حضور دارند و تنها آنها می توانند نماز عید فطر را اقامه کنند و بقیه چنین حقی ندارند».(3)

 

بدحجابی هرزگی است و ریش زدن کار یزیدیان

خبرنگار:  تعريف شما از آزادي چيست؟

حسنی: نتيجه ی آزادي که هشت سال در دوران خاتمي گفته شد، اين بود که الان خانم ها با اين وضع به خيابان ها مي آيند. آيا اين آزادي است يا هرزه گري؟ اصلاح طلبان همين بي بند و باري و هرزگي را مي خواستند و متاسفانه الان هم ما نمي توانيم جلوي اينها را بگيريم.

خبرنگار: چرا نمي توانيد جلوي بي بند و باري را که اشاره کرديد بگيريد؟

حسنی: من رئيس ستاد امر به معروف و نهي از منکر استان هستم اما اصلاً از وضع موجود امر به معروف رضايت ندارم. با تذکر لساني نمي توان کاري از پيش برد. آنها در هرزه گري آزاد هستند اما ما آزادي نداريم با آنها برخورد کنيم. اگر برخورد کنيم مي گويند گروه فشار هستند و خشونت طلب. بسياري از زنان در حال حاضر حجاب اسلامي ندارند. در اسلام حجاب تعريف خاصي دارد. برخي ها فکر مي کنند با گفتن آزادي مي توانند هرزگي و بي بند و باري را مجدداً به ايران بياورند که متاسفانه اين طور هم شد و دار و دسته خاتمی این کار را کردند. برخي مردان هم مثل خود شما ريش شان را مي زنند که در اسلام حرام است . کساني که ريش خود را مي زنند از يزيديان هستند، شاه هم ريشش را با تيغ مي زد».(4)

 

غرب، انرژی اتمی و اتحاد برای گسترش حکومت اسلامی

«به نظر من سه نوع زندگي در آنجا وجود دارد: زندگي انساني، حيواني و سگي. آنها مي گويند صنعت، انرژي هسته اي و پيشرفت براي ايراني ها حرام است. خداوند در قرآن به مسلمانان دستور مي دهد تا به بالاترين قدرت برسند، بالاترين قدرت انرژي اتمي است... قوانين و دستورات اسلام مهم تر از قوانين بين المللي است... ما تابع دستورات قرآن هستيم نه جرج بوش که افکارش با افکار سگ اش يکي است. جمعيت مسلمانان جهان نزديک به دو ميليارد نفر است. اگر همه ی مسلمانان متحد شوند هر کاري مي توانند بکنند».(5)

 

میراث فرهنگی غیر اسلامی نابود باید گردد

خبرنگار: مي گويند شما گفته ايد که آثار باستاني بايد تخريب شود، صحت دارد؟

حسنی: آثار باستاني دو نوع هستند. آنهايي که در خدمت اسلام هستند بايد حفظ شوند و بقيه بايد تخريب و نابود شوند».(6)

 

ما بنده خدا هستیم و آزادی نمی خواهیم

خبرنگار: چه آرزویی دارید؟

حسنی: برقراری عدالت و ظهور امام زمان.

خبرنگار: فکر مي کنيد چرا الان روزنامه ها خطبه هاي نماز جمعه شما را چاپ نمي کنند؟

حسنی: چون من هشت سال عليه دولت خاتمي حرف مي زدم. من هشت سال گفتم که ما بنده خدا هستيم و آزادي نمي خواهيم، اما الان ديگر نمي گويم چون احمدي نژاد از آزادي حرف نمي زند و بيشتر دنبال عدالت است(7)

*****

و به اندازه چندین کتاب سند و مدرک از اعمال و رفتار شنیع این شخصیت منتشر شده و در بازار وجود دارد. اعمالی که هر کدامش می تواند کسی را به عنوان یک بیمار خطرناک روانی معرفی کند. اما همین فرد می تواند مدال شجاعت را از حکومت اسلامی بگیرد.

به راستی چه کسانی به احمدی نژاد دستور یا مشورت داده اند که به چنین شخصیتی مدال شجاعت بدهند؟ آیت الله خامنه ای؟ روسای بسیج و سپاه پاسداران؟ یا مشاور و مراد اعظم او اسفندیار رحیم مشایی؟

به باور من همه ی شواهد نشان می دهد که پس از دو - سه دهه که حجت الاسلام منتظر گرفتن جایزه ی «رشادت ها» و خوش خدمتی های خود بوده، توفیق او عاقبت به خاطر نزدیکی اش به رحیم مشایی، «مکتب او»  و به توصیه او حاصل آمده است.

 

دستمزد مخالفت با جنبش آزادی خواهی  و مریدی رحیم مشایی

در اسفند ماه 88 ناگهان مدیرکل سازمان میراث فرهنگی آذربایجان غربی، که از دست نشاندگان رحیم مشائی است، از سازمان میراث فرهنگی ایران تقاضا کرد تا  نام غلام رضا حسنی در فهرست "آثار معنوی ايران" ثبت شود! نام کسی که بارها ضدیت خود را با فرهنگ ایران، و هر نشانه ی فرهنگی و ملی ما اعلام کرده بود. اسدالله علیزاده، مدیرکل سازمان میراث فرهنگی آذربایجان غربی،  به خبرنگاران گفته بود که «امیدوار است نام آقای حسنی، امام جمعه ارومیه به عنوان میراث فرهنگی ایران به ثبت برسد»(8)

البته این تقاضا پس از سخنانی بيان می شد که حجت الاسلام حسنی در جمعه 9 بهمن 88 گفته بود: «چرا باید روز به روز حلقه های حفاظتی از سران فتنه افزایش یابد و چرا باید مردم انقلابی را با هزینه کردن پول های بیت المال برای حفاظت از سران فتنه، ناراحت کنیم؟»

به گزارش ایرنا، حجت الاسلام غلامرضا حسنی، در خطبه های نمازجمعه ابن شهر افزوده بود: «تحمل اینکه سران فتنه را درکمال امنیت نگهداری کنیم و این ها به فکر براندازی حکومت صالحان باشند برای ملت خون داده ی ایران، سخت است».

وی اضافه کرده بود که: «تمنا و خواهش ملت این است که فرامین رهبر معظم انقلاب اسلامی را به سمع ملت ایران برسانند و چشم فتنه را از بیخ و بن برکنند».

امام جمعه ارومیه، با اشاره به اعدام «دو نفر از عوامل فتنه گر و سلطنت طلب و محکومیت ۱۱ نفر از عوامل دیگر» گفته بود: «باید برای جلوگیری از آشوب ها، جنازه های اعدام شده ها در خیابان های تهران در مقابل دید عموم قرار بگیرد... این زبانی که به جای "جمهوری اسلامی"، "جمهوری ایرانی" می گوید باید کنده شود و قلوب داغدار خانواده های شهدا و دلسوزان انقلاب با اعدام آنهایی که به عاشورای حسینی اهانت کردند، درمان می یابد»(9)

اما اندکی از صدور دستور «درآوردن چشم فتنه از بیخ و بن» و «درآوردن زبان از حلق کسانی که «جمهوری ایرانی» گفته اند» نمی گذرد که حجت الاسلام ناگهان مرید اسفندیار رحیم مشائی می شود: برخی از نشریات به دنبال سفر رحیم مشایی به آذربایجان به منظور سخنرانی و شرکت در همایش «تروریسم و قربانیان سی و یکم شهریور مهاباد»، خبر از  دیدار مشایی و حسنی در منزل حجت الاسلام قرشی، نماینده ی مجلس خبرگان رهبری، داده  و به عنوان خبری محرمانه نوشتند که: «حسنی، امام جمعه ارومیه، هم به خیل مشتاقان مهندس مشائی پیوست».(10)

بله شواهد نشان می دهد که در این کار نیز دست رحیم مشایی در کار است، مبتکر  مکتب مضحکی به نام «مکتب ایرانی» که با اداهای مصنوعی و مسخره ای چون «دعوت ایرانیان خارج کشور به ایران»، «بزرگداشت منشور کورش» و برگزاری «جشن نوروز»، و ... و.. قصد دارد روی چاه چمکران های حکومت را بپوشاند تا بوی گند آن مدتی مشام مردمان اهل فراموشی را آزار ندهد و دوباره ادامه این حکومت را با ریاست جمهوری یکی دیگر چون خودش مهیا کند. و اکنون به خواست او مدال شجاعت حکومت شان به یکی از «مشتاقان» او، یکی از جرثومه های ضد ایرانی ـ ضد انسانی تعلق می گیرد. یعنی همان کسی که نزدیکترین تفکر را با او دارند. از همان کسانی که در ظاهر طنازش می تواند درست به وقت حادثه اراذل و اوباش خودش را، که سی و دو سال با پول مردمان ایران پروارشان کرده است،  برای درآوردن و کندن چشم و گوش و زبان آزادی خواهان مهیا کند.

چهارهم آوریل 2011

===========

1 ـ http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8404290411

2 ـ http://majid14.blogfa.com/post-460.aspx

3 ـ http://www.asriran.com/view.php?id=27051

4ـ 5 ـ 6 ـ 7 http://majid14.blogfa.com/post-460.aspx

8 ـ http://www.iranianuk.com/article.php?id=47115&m=no

 

http://www.khabaronline.ir/news-40525.aspx

 

10ـ http://www.mahramanenews.com/newsF-2362.htm

 

 

 

برگرفته از سايت نويسنده

http://shokoohmirzadegi.com

https://newsecul.ipower.com/

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com

 

 

New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630